نماز
اللهم عجل لولیک الفرج
سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:55 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

تفسير و پيام آيات نماز در قرآن



 

مقدمه:

در قرآن مجید آیات زیادی درباره‌ی نماز بیان شده و هر كدام از آن‌ها بیانگر اهمّیّت و ارزش خاص و جایگاه رفیع این عبادت مهم در پیشگاه خداوند است و آیات مربوط به نماز هر كدام تفسیر و پیام خاصی دارد. بعضی از آن‌ها به اهمّیّت بعد معنوی و ملكوتی نماز پرداخته و برخی از آیات نماز را مایه‌ی آرامش دل‌ها دانسته و تعدادی، نماز را عامل باز دارنده از زشتی و پلیدی معرفی نموده و بخشی دیگر نیز به بررسی نماز در ادیان گذشته و همراهی آن با عبادات دیگر از قبیل حج، جهاد، زكات و عدالت اجتماعی پرداخته است.

نكات قابل توجه:

1ـ تفسیر آیات نماز اقتباس شده از تفاسیر مجمع البیان، المیزان و نمونه و نور می‌باشد.

2ـ محور اصلی مباحث این مجموعه تفسیر نمونه است، چون این تفسیر از چهارده تفسیردیگر استفاده كرده، ولذا اگر نكته‌ای در تفسیر نمونه بیان نشده بود از تفسیر المیزان و مجمع البیان وتفسير نور استفاده كرده‌ایم تا از تكرار پرهیز شود.

ـ امیدوارم بتوانیم از آیات نماز به خوبی استفاده كرده و باعث حركت ما به سوی كمال نماز شود.
 



ادامه مطلب ...


سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:51 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

نماز جمعه در قرآن مجيد


دين مقدس اسلام، بيش از هرچيز به وحدت و يكپارچگي مسلمانان اهميت داده، مي‏كوشد تا به هر وسيله‏ي ممكن، اين معنا تحقق پيدا كند. از اين رو، عواملي كه منجر به پراكندگي و گسستگي صفوف مسلمان‏ها مي‏گردند، در اسلام از منفورترين پديده‏ها به شمار مي‏روند. دروغ، غيبت، تهمت، نفاق، سخن‏چيني و... مفاهيمي از اين گونه‏اند و متقابلاً عوامل و پديده‏هايي كه به نوعي انسجام و يكپارچگي آنان را حفظ كند، جزو محبوبترين عوامل هستند. در اين راستا، نماز جمعه از اهميت وافري برخوردار است؛ به نحوي كه در قرآن اهل ايمان در روز جمعه به برپا داشتن نماز جمعه و دوري از كارهاي مخالف آن مأمور گشته‏اند.

براي نمونه بنگريد به:

الف ـ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ

تَعْلَمُونَ ؛1

اي كساني كه ايمان آورده‏ايد! هنگامي كه براي نماز روز جمعه ندا در داده مي‏شود به سوي ذكر خدا بشتابيد، و خريد و فروش را رها كنيد. اگر بدانيد اين براي شما بهتر است.

مورد خطاب آيه، اهل ايمان مي‏باشند. بنابراين، «ايمان» مقتضي اهتمام به اقامه‏ي نماز جمعه، و اعراض و وانهادن كارهاي مخالف آن مي‏باشد. «نودي» از ماده‏ي «نداء»، بانك برآوردن، و در اين جا به معناي اذان است؛ زيرا در اسلام ندايي براي نماز جز اذان نداريم. به اين ترتيب، هنگامي كه صداي اذان نماز جمعه بلند مي‏شود، اهل ايمان موظفند كسب و كار را رها كرده، به سوي نماز كه مهمترين ياد خدا است بشتابند.2 مرحوم علامه‏ي طباطبايي هم به همين مضمون اشاره دارد.3

گفتني است كه در برخي از روايات در مورد نمازهاي روزانه آمده است كه براي شركت در نماز با آرامش گام برداريد، ولي در مورد نماز جمعه، آيه فوق مي‏فرمايد: فاسعوا؛ بشتابيد. و اين دليل بر اهميت فوق العاده نماز جمعه است. منظور از «ذكرالله» در درجه‏ي اول نماز است، ولي مي‏دانيم كه خطبه‏هاي نماز آميخته‏ي با ذكر خداست، و در حقيقت بخشي از نماز جمعه است. بنابراين براي شركت در خطبه‏ها نيز بايد تسريع كرد.

جمله‏ي «وذروالبيع» به اين معناست كه با شنيدن اذان در روز جمعه، خريد و فروش را ترك كنيد و به نماز جمعه بشتابيد. البته مراد خصوص ترك داد و ستد نيست، بلكه ترك هر عملي كه موجب اعراض از نماز جمعه گردد، مورد نظر آيه است و ذكر خصوص داد و ستد به اين جهت است كه داد و ستد از پرفايده‏ترين اعمال آدمي در دنيا است. وقتي اين عمل را مي‏بايست ترك كرد، ترك بقيه‏ي اعمال معارض با نماز جمعه به طريق اولي است. جمله‏ي «ذلكم خيرلكم» اشاره دارد به اين كه در هنگام ظهر در روز جمعه، بهترين كار، اقامه‏ي نماز جمعه است و هيچ عمل ديگري جاي آن را نمي‏گيرد.

ب ـ فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏؛

و چون نماز گزارده شد. در [روي] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه شما رستگار گرديد.

منظور از قضأ صلوة، اقامه نماز جمعه، و تمام شدن آن است و مراد از «انتشار در ارض» متفرق شدن مردم در زمين و مشغول شدن در كارهاي روزانه براي به دست آوردن فضل خدا (رزق و روزي) است و اگر در ميان همه كارهاي روزانه فقط طلب رزق را نام برده براي اين بود كه مقابل ترك بيع در آيه قبلي واقع شود، ليكن از آنجايي كه ما در آيه قبلي گفتيم كه منظور از ترك بيع همه كارهايي است كه آدمي را از نماز باز مي‏دارد، لاجرم بايد بگوييم منظور از طلب رزق هم همه كارهايي است كه عطيه‏ي خداي تعالي را در پي دارد، چه طلب رزق و چه عيادت مريض، و يا سعي در برآوردن حاجت مسلمان، و يا زيارت برادر ديني يا حضور در مجلس علم، و يا كارهايي ديگر از اين قبيل.4

ناگفته پيداست كه امر به «انتشار در زمين» و «طلب روزي» امر وجوبي نيست، بلكه به اصطلاح «امر بعد از نهي» است، و دلالت بر جايز بودن انتشار مي‏كند، ولي بعضي از اين تعبير چنين استفاده كرده‏اند كه تحصيل روزي بعد از نماز جمعه مطلوبيت و بركتي دارد، و در حديثي آمده است كه پيامبر بعد از نماز جمعه سري به بازار مي‏زد.5 جمله «واذكروا اللّه كثيرا» اشاره به ياد خدا است در برابر آن همه نعمت‏هايي كه به انسان ارزاني داشته.

ج ـ وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ

خَيْرُ الرَّازِقينَ؛ 6.

و چون داد و ستد يا سرگرمي‏اي ببينند، به سوي آن روي آور مي‏شوند و تو را در حالي كه ايستاده‏اي ترك مي‏كنند. بگو: آنچه نزد خداست از سرگرمي و از داد و ستد بهتر است و خدا بهترين روزي دهندگان است.

و اما شأن نزول اين آيه عبارت است از اين‏كه: در يكي از سالهايي كه مردم مدينه گرفتار خشكسالي و گرسنگي و افزايش نرخ اجناس شده بودند دحيه7 با كارواني از شام فرا رسيد و با خود مواد غذايي آورده بود، در حالي كه روز جمعه بود و پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مشغول خطبه نماز جمعه بود، طبق معمول براي اعلام ورود كاروان طبل زدند و حتي بعضي ديگر آلات موسيقي را نواختند، مردم با سرعت خود را به بازار رساندند، در اين هنگام مسلماناني كه در مسجد براي نماز اجتماع كرده بودند خطبه را رها كرده و براي تأمين نيازهاي خود به سوي بازار شتافتند، تنها دوازده مرد و يك زن در مسجد باقي ماندند(آيه نازل شد و آنها را سخت مذمّت كرد) پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: اگر اين گروه اندك هم مي‏رفتند از آسمان سنگ بر آنها مي‏باريد.8

قل ما عندالله خير من اللهو و من التجارة و اللّه خير الرّازقين

در اين قسمت از آيه به رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم امر مي‏كند كه مردم را به خطايي كه مرتكب شدند متنبه كند، و بفهماند كه كارشان چقدر زشت بوده، و مراد از جمله «ما عندالله» ثوابي است كه خداي تعالي در برابر شنيدن و موعظه در نماز جمعه عطا مي‏فرمايد و معناي جمله اين است كه:

به ايشان بگو آنچه نزد خدا است از لهو و تجارت بهتر است، براي اينكه ثواب خداي تعالي خير حقيقي و دائمي و بدون انقطاع است و اما آنچه در لهو و تجارت است اگر خير باشد خيري خيالي و غيردائمي است. علاوه بر اين، چه بسا خشم خدا را در پي داشته باشد، همچنان كه لهو هميشه خشم خداي تعالي را در پي دارد.9 ثواب و پاداش الهي و بركاتي كه از حضور در نماز جمعه و شنيدن مواعظ و اندرزهاي پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و تربيت معنوي و روحاني عايد شما مي‏شود قابل مقايسه با هيچ چيز ديگر نيست و اگر از اين مي‏ترسيد كه روزي شما بريده شود اشتباه مي‏كنيد، خداوند بهترين روزي دهندگان است.10

در آيه شريفه كه از كلمه «قائما» استفاده شده نشان مي‏دهد كه پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ايستاده خطبه نماز جمعه مي‏خواند. جابر بن سمره مي‏گويد: من هيچ گاه رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم را نديدم كه نشسته خطبه بخواند، پس اگر كسي برايت حديث كرد كه آن جناب نشسته خطبه خوانده دروغ گفته است11 و همچنين از عبدالله بن مسعود پرسيدند: آيا پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ايستاده خطبه مي‏خواند؟ گفت: مگر نشنيده‏اي كه خداوند مي‏گويد: «و تركوك قائما» تو را در حالي كه ايستاده بودي رها كردند.12 و در تفسير الدرالمنثور آمده است كه ابن ابي شيبه از طاووس روايت كرده كه گفت: رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و ابوبكر و عمر و عثمان همگي ايستاده خطبه مي‏خواندند و اولين كسي كه بالاي منبر نشست (و خطبه خواند) معاوية بن ابي سفيان بود.13

د ـ حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِين؛ ‏14

بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد، و خاضعانه براي خدا به پا خيزيد.

در اين كه منظور از «صلوة وسطي؛ نماز ميانه» چيست مفسران اقوال زيادي را ذكر كرده‏اند، مرحوم علامه طباطبايي

مي‏فرمايد:

برخي آن را نماز جمعه دانسته‏اند.15

شهيد آيت‏الله دستغيب رحمه‏الله كه خود فداي اين فريضه بزرگ الهي شده است در ذيل اين آيه شريفه مي‏فرمايد:

بيشتر علما فرمودند «نماز ميانه» نماز ظهر است؛ زيرا وقت آن در وسط روز و ميان نماز صبح و عصر مي‏باشد و در روايات فراواني تصريح شده كه نماز ميانه، نماز ظهر است. و در برخي روايات گفته شده مراد از نماز ميانه، نماز جمعه است، و چون در روز جمعه نماز جمعه از ظهر كفايت مي‏كند، بنابراين، نماز جمعه همان نماز ميانه است كه مورد تأكيد پروردگار است.16

در اول كتاب مستدركات از امام باقر عليه‏السلام روايت شده كه فرمود: منظور از نماز ميانه در آيه، نماز جمعه است، و در غير جمعه، منظور نماز ظهر است. نماز جمعه (يا ظهر) نخستين نمازي است كه رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم آن را خواند كه در وسط دو نماز (نماز صبح و نماز عصر) واقع شده است.17

پی نوشت :

1ـ جمعه، 9.

2ـ تفسير نمونه، ج 24، ص 126.

3ـ تفسير الميزان، ج 19، ص 461.

4ـ الميزان، ج 19، ص 462.

5ـ نمونه، ج 24، ص 128.

6ـ جمعه، 11.

7ـ دحيه ابن كعب كلبى از تجار مدينه بود كه بعدا به اسلام روى آورد.

8ـ تفسير نمونه، ج 24، ص 125؛ مجمع البيان، ج 9، ص 287.

9ـ الميزان، ج 19، ص 463.

10ـ تفسير نمونه، ج 24، ص 129.

11ـ الميزان، ج 19، ص 467، نمونه، ج 24، ص 130.

12ـ تفسير نمونه، ج 24، ص 130.

13ـ الميزان، ج 19، ص 467.

14ـ بقره، 238.

15ـ الميزان، ج 19، ص 465.

16ـ جمعه و نماز يا جهاد هفتگى، عبدالحسين دستغيب.

17ـ به نقل از يك بررسى تحقيقى و استدلالى پيرامون نماز جمعه، تأليف آيت‏الله سيداسماعيل حسينى مرعشى، ص 60. 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:47 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

آثار اخروي نماز 


رضا سعیدی پور


نماز، عطیه ای الهی است كه به عنوان فلاح مطلق«حی علی الفلاح»

و بهترین عمل «حی علی خیر العمل» وستون خیمه دین

«الصلوه عمود الدین»[۱] معرفی شده است.


 

نماز عروج به قبله‎ی رفیع انسانیت «الصلوه معراج المؤمن»[۲] است 

كه تعالی روح و كسب ملكات اخلاقی و نجات از فساد و تباهی از

رهگذر آن حاصل می آید «إن الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنكر»[۳].

دریافت نشان عبودیت از رهگذر این عبادت زیبای الهی،‌ برای انسانی

میسّر است كه شرایط صحت و قبول و كمال این عبادت عظیم را

به نحو احسن بجای آورد. وقتی عبد این عبادت الهی را «كه جز بر

خاشعان بزرگ می نمایاند»،‌[۴] به طور شایسته به انجام رساند،‌

آثار عظیمی اعم از فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی را بدنبال خواهد

داشت كه در حقیقت ثمره و نتیجه عمل او محسوب می شود.

در این نوشتار مختصر در صدد بیان همه جانبه این آثار نیستیم

بلكه به برخی از آثار برزخی و اخروی این عبادت درخشان در آیات

و روایات اشاره می كنیم.


آثار نماز در آیات الهی(توجه یا بی توجهی به نماز):


۱. خدا و ياد بنده‎ خود


خداوند در سوره طه می فرماید:«اقم الصلوه لذكری»[۵] نماز ذكر

و یاد خداست. این آیه وقتی در كناراین آیه شریفه «فاذكرونی اذكُركم »[۶]

تفسیر شود این نتیجه را افاده می كند كه وقتی عبد بیاد حق باشد

حق هم به یاد او خواهد بود.[۷] مفسرین در ذیل آیه شریفه

«فاذكرونی اذكركم» در بیان اینكه مراد ازیادآوری بندگان چیست؟

بیانات متنوعی را ذكر كردند كه از جمله آن موارد عبارت است از:


الف: مرا در «دنیا» یاد كنید تا شما را در «جهان دیگر» یاد كنم.


ب: مرا به «دعا» یاد كنید تا شما را به اجابت یاد كنم

(این استجابت می تواند هم در دنیا و هم در بزرخ و هم در قیامت نصیب بنده شود)


ج: مرا به هنگام وفور نعمت یاد كنید تا شما را در سختی ها یاد كنم(این سختی هم اعم است)[۸]


۲. نائل شدن به مقام شفاعت كبری


خداوند در سوره‎ اسراء خطاب به وجود نازنین رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:


«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَكَ عَسی أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»


ترجمه: و بعضی از شب را بیدار باش و تهجد كن كه این نماز شب،

تنها بر تو واجب است، باشد كه خدایت به مقامی محمود (شفاعت) مبعوث گرداند.

پس ثمره و نتیجه این برنامه‎ی الهی، رسیدن به مقام محمود است

و روایات فریقین در ذیل آیه، مقام محمود را به عنوان مقام شفاعت كبری

تفسیر كرده است كه رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در روز

قیامت در آن مقام قرار می گیرد.[۹]


۳. دریافت اجر الهی و باز یافتن به آرامش كامل


در سوره بقره حقتعالی می فرماید:

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّكاهَ لَهُمْ

أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»[۱۰]
در پرتو ایمان و عمل صالح و برپاداشتن نماز و ... مستحق دو جایزه می شوند:
۱. دریافت پاداش(لهم اجرهم ....) ۲. بهره مندی از آرامش كامل

(لا خوف .....) كه هیچ اضطراب و غمی به همراه آن وجود ندارد.

۴. دفع وحشت های قبر


رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:

«ان الصّلاه تأتی الی المَیّتِ فی قبره بصوره شخص انور اللّونِ یونسُهُ

فی قبره و یدفَعُ عنه اهول البرزخ»
نماز به صورت انسانی سفید چهره، وارد قبر میت شده و با او انس می گیرد

و وحشت های برزخ را از او برطرف می كند.[۱۱]

۵. مونس انسان در قبر
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«الصلاهُ انس فی قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنكر و نكیر»
نماز مونس (نمازگزار) در قبر و فراش نیكو در زیر او،‌ و پاسخ نمازگزار

برای نكیر و منكر می باشد.[۱۲]


۶. دیدار ملائكه از انسان در قبر


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«كسی كه به قصد شركت در نماز جماعت، و به سوی مسجد گام بر می دارد، خداوند متعال در مقابل هر گامی كه بر می دارد، هفتاد هزار حسنه به او پاداش می دهد و به همین میزان نیز درجات وی بالا خواهد رفت، و اگر در چنین حالتی بمیرد،‌ خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را مأمور می نماید تا در قبر به دیدار او رفته، وی را بشارت دهند و در تنهایی قبر انیس او باشند و تا روز قیامت برای او طلب آمرزش كنند.»[۱۳]


۷. نجات از وحشت قبر


امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«من اتمَّ ركوعَهُ لم یَدخُلْهُ وحْشَهُ القبْرِ»
«كسی كه ركوعش تمام و كامل باشد هرگز دچار وحشت قبر نمی شود.»[۱۴]

۸. مقبولیت دیگر اعمال در سایه نماز


مولاعلی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه می فرماید:
«كلُّ شی من عملك تبع لصلاتك»[۱۵] هر عملی پیرو نماز است از این رو عروج دیگر اعمال در سایه سار نماز میسر می شود«إن قبلت قبلت ما سواها و إن ردَّت ردت ما سواها»[۱۶] اگر نماز مورد قبول واقع شود دیگر اعمال هم قبول می شود و اگر رد شود دیگر اعمال هم رد خواهد شد.


۹. نماز توشه‎ آخرت


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«الصلاه زادُ للمؤمن من الدنیا الی الاخره»[۱۷]
نماز زاد و توشه مؤمن در دنیا برای آخرت است.


۱۰. عامل ورود به بهشت


امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«همانا پروردگار شما مهربان است، عمل كم را تقدیر می كند، هر آینه انسان دو ركعت نماز برای خدا بحا آورد، خداوند به سبب آن نماز او را وارد بهشت می كند.»[۱۸]


۱۱. معاف از عذاب و ورود بی حساب به بهشت


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:« قال الله ـ عزّوجل ـ اِنّ لعبدی علیّ عهداً اِن اقام الصلوه لوقتها اَن لا اُعَذِّبَهُ و اَن اُدخلهُ الجَنّه بغیر حساب»[۱۹]
...... من تعهدی نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز خود را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نكنم و بدون حساب او را به بهشت ببرم.
و از آن وجود نورانی در كلامی دیگر آمده كه فرمود:
«كسی كه چهل روز نمازهای خود را با جماعت به جا آورد، به طوری كه یك تكبیره الاحرام از او فوت نشود، برای او آزادی از آتش جهنم و آزادی از نفاق نوشته می شود.»[۲۰]


۱۲. زینت آخرت


امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«انّ الله ـ عزّوجل ـ قال: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ انّ الثمان ركعات التی یُصلّیها العبد اللیل زینهُ الآخره»[۲۱]
خداوند متعال ثروت و فرزندان را زینت دنیا دانسته، ولی هشت ركعت نمازی كه آدمی در آخر شب می خواند زینت آخرت است.


۱۳. به سوی آتش رفتن نمازگزار ریا كار


امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: چون روز قیامت فرا می رسد، بنده ای را می آورند كه اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا می كند؛ به وی می گویند، تو بدان جهت نماز گزاردی كه تو را ستایش كنند، پس به ملائكه دستور می دهند او را به سوی آتش ببرید.[۲۲]


۱۴. عدم ملاقات با رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در كنار حوض كوثر


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:«لیس منّی من استخفَّ صلاته لا یردُ علیَّ الحوض لا و الله»[۲۳] كسی كه نماز را سبك شمارد از من نیست، به خدا سوگند كه بر حوض مرا ملاقات نخواهد كرد.


۱۵. سقوط در آتش


مولا علی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه در بیان جواب دوزخیان كه پرسیده شد چه چیزی شما را بدوزخ كشانده می گویند ما از نماز گزاران نبودیم:«ما سللكم فی سقر قالوا لم نَكُ من المصلین»[۲۴]


۱۶. محشور شدن با قارون و فرعون و هامان


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«لا تضیعوا صلاتكم، فانّ من ضیّع صلاتهُ حَشَرَهُ الله قارون و فرعون و هامان ـ لعنهم الله و اخزاهم ـ و كان حقّاً علی الله ان یُدخِلَهُ النار مع المنافقین، فالویلُ لمن لم یحافظ صلاتهُ»[۲۵]
نمازتان را ضایع نكنید، بدرستی كه هر كس نماز خویش را ضایع كند، خداوند عزوجل او را با قارون و فرعون و هامان محشور می كند، خداوند به آنان لعنت كند و آنها را رسوا سازد، و بر خدا لازم است آنها را با منافق ها به آتش داخل كند، پس وای بر كسی كه مواظب نمازش نباشد.


۱۷. محرومیت از شفاعت


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:
«هر كس عمداً نمازش را ترك كند،‌ بر درب جهنم نامش در زمره دوزخیان نوشته می شود.»[۲۶]
آثار فراوان دیگری هم در روایات درباره‎ نماز و یا كوتاهی كردن در باب نماز اشاره شده كه به طور گذرا ذكر می كنیم:
ـ گلستان شدن قبر همانند باغی از باغ های بهشت در سایه خواندن نماز شب.
ـ ملاقات با پروردگار در پی محافظت بر نمازهای پنجگانه.
ـ دور ماندن از امان خدا و رسول او هنگام ترك عمدی صلات.
ـ حرام شدن جسد او بر آتش وقتی كه گام بسوی نماز جمعه بر می دارد.
ـ شهادت قطعه ای از زمین كه او بر آن سجده كرده و پیشانی بر خاك نهاده است.
ـ نماز جواز عبور از صراط.
اینها گوشه ای از آثار نماز و مواظبت بر آن و دقت در انجام كامل و تام این عبادت الهی است كه این همه ثمرات را بدنبال خود دارد.[۲۷]
____________________________________
[۱] . وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۲۷.
[۲] . اعتقادات، علامه مجلسی، ص ۲۹، به نقل از سر الصلوه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ ، ص ۷.
[۳] . عنكبوت، ۴۵.
[۴] . بقره، ۴۵.
[۵] . طه، ۱۴.
[۶] . بقره، ۱۵۲.
[۷] . تفسیر نور، ج ۷، ص ۳۳۰.
[۸] . تفسیر كبیر فخر رازی، ج ۴، ص ۱۴۴، به نقل از تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۵۱۵ (با تصرف و اضافات).
[۹] . المیزان، ج ۱۳، ص ۲۴۲، ذیل آیه، نمونه، ج ۱۲، ذیل آیه.
[۱۰] . بقره، ۲۵۵.
[۱۱] . لئالی الاخبار، ج۴، ص ۱.
[۱۲] . بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۳۲.
[۱۳] . وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۷۲.
[۱۴] . بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۴۴.
[۱۵] . نهج البلاغه، نامه ۲۷، به نقل از كتاب رازهای نماز، آیه الله جوادی آملی، ص ۱۸.
[۱۶] . كافی، ج ۳، ص ۲۶۸، به نقل از كتاب«رازهای نماز» آیه الله جوادی آملی،‌ ص ۱۰.
[۱۷] . بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۳۲، (فرازی از حدیث نقل شده است الصلاه .... ناء ....).
[۱۸] . مستدرك سفینه البحار، ج ۳، ص ۱۴۷.
[۱۹] . كنز العمال، ج ۷، حدیث ۱۹۰۳۶.
[۲۰] . محجه البیضاء، ج ۱، ‌ص ۲۴۴، قریب به همین مضمون در كتاب فتح العزیز، ج ۴،‌ص ۲۸۸.
[۲۱] . بحارالانوار، ج۸۴، ص ۱۵۲، ثواب الاعمال، ص ۴۱.
[۲۲] . بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۳۰۱.
[۲۳] . وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۲۴، چاپ آل البیت.
[۲۴] . نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹، ترجمه دشتی.
[۲۵] . بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۰۲.
[۲۶] . كنز العمال، ج ۷، حدیث ۱۹۰۹۰.
[۲۷] . اكثر روایات از معجم فقهی استفاده شده و آدرس ها بر اساس این نرم افزار می باشد. 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:45 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


اتل ما اوحی الیك من الكتاب و اقم الصلاة ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله یعلم ما تصنعون

ترجمه آیات

آنچه از كتاب به تو وحی شده بخوان و نماز به پادار كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگیری می كند وذكر خدا بزرگتر است و خدا می داند كه چه می سازید.

نمازاز فحشاء و منكر بازمی دارد.

و سیاق آیات شاهد بر این است كه: مراد از این بازداری، بازداری طبیعت نماز ازفحشاء و منكر است، البته بازداری آن به نحو اقتضاء است نه علیت تامه، كه هر كس نماز خواند، دیگر نتواند گناه كند.

خواهی گفت چطور نماز از فحشاء و منكرات نهی می كند؟در جواب می گوییم این عمل مخصوصا كه بنده خدا آن را در هر روز پنج بار به جا بیاورد، و همه عمر ادامه دهد، ومخصوصا اگر آن را همه روزه در جامعه ای صالح به جا بیاورد، و افراد آن جامعه نیز مانند اوهمه روزه به جا بیاورند، و مثل او نسبت به آن اهتمام بورزند، طبعا با گناهان كبیره سازش ندارد.

آری توجه به خدا از در بندگی، آنهم در چنین محیط و از چنین افراد، طبیعتا بایدانسان را از هر معصیتی كبیره و هر عملی كه ذوق دینی آن را شنیع می داند، از قبیل قتل نفس، تجاوز به جانها و به مال ایتام، زنا، و لواط، باز بدارد، بلكه نه تنها از ارتكاب آنها، بلكه حتی از تلقین آن نیز جلوگیری كند.

برای اینكه نماز مشتمل است بر ذكر خدا، و این ذكر، اولا ایمان به وحدانیت خدای تعالی، و رسالت و جزای روز قیامت را به نمازگزار تلقین می كند، و به او می گوید كه خدای خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار داده و از او استعانت بنما، و درخواست كن كه تو رابه سوی صراط مستقیم هدایت نموده، و از ضلالت و غضبش به او پناه ببر.

و ثانیا او را وادار می كند بر اینكه با روح و بدن خود متوجه ساحت عظمت و كبریایی خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا و تسبیح و تكبیر یاد آورد، و در آخر بر خود و هم مسلكان خود و بر همه بندگان صالح سلام بفرستد.

علاوه بر این او را وادار می كند به اینكه از حدث(كه نوعی آلودگی روحی است)، و

صفحه : 199

از خبث یعنی آلودگی بدن و جامه، خود را پاك كند، و نیز از اینكه لباس و مكان نمازش غصبی باشد، بپرهیزد، و رو به سوی خانه پروردگارش بایستد.

پس اگر انسان مدتی كوتاه بر نماز خود پایداری كند، و در انجام آن تا حدی نیت صادق داشته باشد، این ادامه در مدت كوتاه به طور مسلم باعث می شود كه ملكه پرهیز ازفحشاء و منكر در او پیدا شود، به طوری كه اگر فرضا آدمی شخصی را موكل بر خود كند، كه دائما ناظر بر احوالش باشد، و او را آنچنان تربیت كند كه این ملكه در او پیدا شود و به زیورادب عبودیت آراسته گردد، قطعا تربیت او مؤثرتر از تربیت نماز نیست، و به بیش از آنچه كه نماز او را دستور می دهد دستور نخواهد داد، و به بیش از آن مقدار كه نماز به ریاضت وادارش می كند وادار نخواهد كرد.

بر این آیه اشكال كرده اند كه: " (1) این آیه می فرماید نماز از فحشاء و منكرات نهی می كند، و حال آنكه ما بسیاری از نمازگزاران را می بینیم كه از ارتكاب گناهان بزرگ پروایی ندارند، چرا نماز آنان از فحشاء و منكرات بازشان نمی دارد؟".

در جواب از این اشكال بعضی (2) از علماء گفته اند: "اصلا كلمه"صلوة"در آیه شریفه به معنای نماز نیست، بلكه به معنای دعا است، و مراد از دعا هم دعوت به سوی امر خدااست، و معنای آیه این است كه: ای پیغمبر من، بر دعوت به سوی امر خدا پایداری كن، كه اگر چنین كنی این دعوت مردم را از فحشاء و منكرات بازمی دارد".لیكن این جواب اشكال دارد، برای اینكه در حقیقت برای رفع اشكال و فرار از آن، آیه را از ظاهرش برگردانیده.

بعضی (3) دیگر گفته اند: "كلمه"صلوة"در آیه شریفه در معنای نكره است، و معنای آیه این است كه یك قسم از نمازها باعث می شود كه نمازگزار از فحشاء و منكرات اجتناب بورزد، و درست هم هست، پس مراد همه نمازها نیست، تا آن اشكال وارد شود".

بعضی (4) دیگر گفته اند: "نماز مادام كه نمازگزار مشغول آن است این اثر را دارد، یعنی شخص نمازگزار مادام كه مشغول نماز است كارهای زشت نمی كند، چون همین اشتغال به نماز او را از كارهای دیگر بازمی دارد".

بعضی (5) دیگر گفته اند: "آیه به همان ظاهری كه دارد معنایی دارد كه آن اشكال

............................................ (1)روح المعانی، ج 20، ص 163. (2 و 3)روح المعانی، ج 20، ص 164. (4 و 5)روح المعانی، ج 20، ص 163.

صفحه : 200

متوجهش نمی شود، و آن این است كه: نماز مانند یك انسانی كه دیگری را از فحشاء ومنكرات نهی می كند، به شخص نمازگزار می گوید: زنا مكن، ربا مخور، دروغ مگو، و...ولیكن همان طور كه در آن انسان لازمه نهی این نیست كه شنونده گوش هم بدهد، و از گفته اومنتهی هم بشود، در نماز نیز چنین است، یعنی نماز مرتب به نمازگزار می گوید كه چنین وچنان مكن، و لیكن لازمه این نهی این نیست كه نمازگزار منتهی هم بشود، و از آن كارهادست بردارد.مگر نهی نماز از نهی خدا مهم تر و مؤثرتر است، خدای تعالی در آیه شریفه"ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنكر" (1) ، به عدل واحسان و صله رحم امر می كند، و از فحشاء و منكر نهی می فرماید، و مع ذلك مردم همچنان نافرمانی اش می كنند، و نهی او باعث انتهای مردم نمی شود، نهی نماز هم مثل آن، پس اشكالی كه بر آیه شده ناشی از این توهم است كه نهی همواره مستلزم انتهاء است، و این توهمی است باطل".

از بعضی (2) از مفسرین نقل شده كه در پاسخ از این اشكال گفته اند: "نماز را برای این می خوانند كه به یاد خدا بیفتند، همچنان كه خود خدای تعالی هم فرموده: "اقم الصلوة لذكری - نماز را برای یاد من به پا دار"، و كسی كه به یاد خدا باشد، مسلما از اعمالی كه خوشایند خدا نیست پرهیز می كند، و آن اشخاصی كه در اشكال مورد نظرند، اشخاصی هستندكه اگر نماز نخوانند گناه بیشتر می كنند، و نماز در آنها این مقدار اثر گذاشته كه منكرات راكمتر مرتكب شوند".

لیكن خواننده عزیز توجه دارد كه هیچ یك از این جوابها با سیاق حكم، و تعلیلی كه در آیه شریفه آمده نمی سازد، برای اینكه آنچه از سیاق برمی آید این است كه: اگر دستورداده اند به اینكه مردم نماز بخوانند، برای این است كه نماز آنان را از فسق و فجور بازمی دارد، و این تعلیل می فهماند كه نماز عملی است عبودی، كه به جا آوردنش صفتی در روح آدمی پدید می آورد كه آن صفت به اصطلاح معروف، پلیسی است غیبی، و صاحبش را از فحشاء ومنكرات بازمی دارد، و در نتیجه جان و دلش را از قذارت گناهان و آلودگی هایی كه از اعمال زشت پیدا می شود، پاك می نماید.

پس معلوم می شود مقصود از نماز رسیدن به آن صفت است، یعنی صفت بازداری از

............................................ (1)بدرستی كه خداوند امر می كند به عدل و نیكویی كردن و به عطا كردن به نزدیكان، و نهی می كند از كار زشت و ناپسند.سوره نحل، آیه 90. (2)روح المعانی، ج 20، ص 163.

صفحه : 201

گناه، چیزی كه هست در جواب از آن اشكال می گوییم: پیدایش این صفت اثر طبیعی نمازهست، و لیكن به نحو اقتضاء، نه به نحو علیت، پس اینكه در جواب دومی گفتند در بعضی افراداثر دارد صحیح نیست، بلكه در همه اثر دارد، و لیكن به نحو اقتضاء و نیز اینكه در جواب سوم گفتند اثرش تا وقتی است كه انسان مشغول نماز است، صحیح نیست، بلكه اثرش در همه احوال است اما به نحو اقتضاء و اینكه در جواب چهارم گفتند: نهی مستلزم انتهاء نیست وگویا در آیه شریفه فرموده نماز بخوان تا نهی نماز را بشنوی صحیح نیست، بلكه نهی مستلزم انتهاء هست چیزی كه هست گفتیم به نحو اقتضاء و اینكه در جواب پنجم گفتند نماز یاد خدااست و یاد خدا انسان را از فحشاء بازمی دارد باز درست نیست، برای اینكه اشكال برگناهكاری نمازگزار است، چه یاد خدا باشد و چه نباشد.

پس حق در جواب همان است كه گفتیم بازداری از گناه اثر طبیعی نماز است، چون نماز توجه خاصی است از بنده به سوی خدای سبحان، لیكن این اثر تنها به مقدار اقتضاءاست، نه علیت تامه، تا تخلف نپذیرد، و نمازگزار دیگر نتواند گناه كند، نه، بلكه اثرش به مقدار اقتضاء است، یعنی اگر مانع و یا مزاحمی در بین نباشد اثر خود را می بخشد، و نمازگزاررا از فحشاء بازمی دارد، ولی اگر مانعی و یا مزاحمی جلو اثر آن را گرفت، دیگر اثر نمی كند، و در نتیجه نمازگزار آن كاری كه انتظارش را از او ندارند می كند، خلاصه یاد خدا، و موانعی كه از اثر او جلو می گیرند، مانند دو كفه ترازو هستند، هر وقت كفه یاد خدا چربید، نمازگزارگناه نمی كند، و هر جا كفه آن موانع چربید كفه یاد خدا ضعیف می شود، و نمازگزار ازحقیقت یاد خدا منصرف می گردد، و گناه را مرتكب می شود.

و اگر خواننده عزیز بخواهد این معنا را لمس كند، باید حال بعضی از افراد كه نام مسلمان دارند، و در عین حال نماز نمی خوانند، در نظر بگیرد، كه اگر رفتار آنها را زیر نظر قراردهد، می بیند كه به خاطر نخواندن نماز، روزه را هم می خورد، و حج هم نمی رود و زكات هم نمی دهد، و بالاخره سایر واجبات را هم ترك می كند، و هیچ فرقی بین پاك و نجس، وحلال و حرام نمی گذارد، و خلاصه در راه زندگی همچنان پیش می رود، هر چه پیش آیدخوش آید، و هیچ چیزی را در راه خود مانع پیشرفت خود نمی بیند، نه ظلم، نه زنا، نه ربا، نه دروغ، و نه هیچ چیز دیگر.

آن وقت اگر حال چنین شخصی را با حال كسی مقایسه كنی كه نماز می خواند، ودر نمازش به حداقل آن یعنی آن مقداری كه تكلیف از گردنش ساقط شود اكتفاء می كند، خواهی دید كه او از بسیاری از كارها كه بی نماز از آن پروا نداشت پروا دارد، و اگر حال این

صفحه : 202

معنای"ذكر"و مقصود از اینكه در باره نماز فرمود: "و لذكر الله اكبر"و وجوه مختلفی كه در معنای این جمله گفته شده است نمازگزار را با حال كسی مقایسه كنی كه در نمازش اهتمام بیشتری دارد، خواهی دید كه دومی از گناهان بیشتری پروا دارد، و به همین قیاس هر چه نماز كاملتر باشد، خودداری ازفحشاء و منكرات بیشتر خواهد بود.

"و لذكر الله اكبر" - راغب در مفردات می گوید: كلمه"ذكر"گاهی در معنای"یاد، خاطر"به كار برده می شود، مثلا می گویند" ا فی ذكرك - آیا به یاد داری و آیا به خاطر داری".و این یاد و خاطر هیئتی است در نفس، كه با داشتن آن انسان می تواند آنچه ازمعلومات كسب كرده حفظ كند، و از دست ندهد، مانند حافظه، با این تفاوت كه حفظ را درجایی به كار می برند كه مطلبی را در حافظه خود داشته باشد، هر چند كه الآن حاضر و پیش رویش نباشد، به خلاف ذكر كه در جایی به كار می رود كه علاوه بر اینكه مطلب در صندوق حافظه اش هست، در نظرش حاضر هم باشد.

و گاهی كلمه ذكر را در حضور قلب و یا حضور در زبان استعمال می كنند، مثلامی گویند: ذكر خدا دو نوع است، یكی ذكر به زبان، و یكی هم ذكر به قلب، یعنی حضور درقلب، و به همین جهت است كه گفته اند: ذكر دو نوع است، ذكر از نسیان، - یعنی ذكر به معنای اول - ، و ذكر بدون نسیان، - یعنی ذكر به معنای دوم - كه به معنای ادامه حفظ است، معنای سوم ذكر هم عبارت است از سخن، چون هر سخنی را ذكر هم می گویند (1).

و ظاهرا اصل در معنای این كلمه همان معنای اول است، و اگر معنای دوم را(نام خدا را بردن)هم ذكر نامیده از این بابت است كه ذكر لفظی مشتمل بر معنای قلبی نیزهست، و ذكر قلبی نسبت به ذكر لفظی اثری را می ماند كه بر سبب مترتب می شود، یانتیجه ای است كه از عمل عاید می گردد.

و اگر نماز را ذكر نامیده اند، برای این است كه: نماز هم مشتمل است بر ذكرزبانی از تهلیل، و حمد، و تسبیح، و هم به اعتباری دیگر مصداقی است از مصادیق ذكر، چون مجموعه آن عبودیت بنده خدا را مجسم می سازد، و لذا خدای تعالی نماز را ذكر الله نامیده وفرموده: "اذا نودی للصلوة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذكر الله" (2) و هم به اعتباری دیگر امری است كه ذكر بر آن مترتب می شود، ترتب غایت بر صاحب غایت، یعنی نتیجه نماز یاد خدااست، همچنان كه آیه"و اقم الصلوة لذكری" (3) به آن اشاره می كند.

............................................ (1)مفردات راغب، ماده"ذكر". (2)چون روز جمعه به سوی نماز ندا می شود، بشتابید به سوی ذكر الله.سوره جمعه، آیه 9. (3)نماز به پادار برای یاد من.سوره طه، آیه 14.

صفحه : 203

و ذكری كه گفتیم، غایت و نتیجه نماز است، ذكر قلبی است، البته آن ذكری كه گفتیم به معنای استحضار است، یعنی استحضار یاد خدا در ظرف ادراك، بعد از آنكه به خاطر فراموشی از ذهن غایب شده بود، و یا به معنای ادامه استحضار است، و این دو قسم ازذكر بهترین عملی است كه صدورش از انسان تصور می شود، و از همه اعمال خیر قدر و قیمت بیشتری دارد، و نیز از همه انحای عبادتها اثر بیشتری در سرنوشت انسان دارد، چون یاد خدا به این دو نوع كه گفته شد، آخرین مرحله سعادتی است كه برای انسانها در نظر گرفته شده، و نیزكلید همه خیرات است.

و به هر حال از ظاهر سیاق آیه"و اقم الصلوة ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنكر"برمی آید كه جمله"و لذكر الله اكبر" متصل به آن است، و اثر دیگری از نماز را بیان می كند، و اینكه آن اثر، بزرگتر از اثر قبلی است، در نتیجه جمله"و لذكر الله اكبر"به منزله ترقی دادن مطلب است، و البته منظور از ذكر در آن جمله نیز همان ذكر قلبی است، كه گفتیم از نماز حاصل می شود.

پس گویا فرموده: نماز بگزار تا تو را از فحشاء و منكر بازبدارد، بلكه آنچه عاید تومی كند بیش از این حرفها است، چون مهم تر از نهی از فحشاء و منكر این است كه: تو را به یادخدا می اندازد، و این مهم تر است، برای اینكه ذكر خدا بزرگترین خیری است كه ممكن است به یك انسان برسد، چون ذكر خدا كلید همه خیرات است، و نهی از فحشاء و منكرات نسبت به آن فایده ای جزئی است.

البته این احتمال هم هست كه مراد از"ذكر"همان اذكار زبانی نماز باشد، ولی دراین صورت باز هم جمله مذكور در معنای ترقی است، چون معنای آیه این می شود: نمازبخوان، تا تو را از فحشاء و منكر بازدارد، بلكه همان اذكاری كه در نماز است، و یا خود نماز، مهمتر از آن بازداری است، چون بازداری مذكور یكی از آثار نیك ذكر است، و به هر تقدیركلمه"ذكر الله" بنابر هر دو احتمال، مصدری است كه اضافه به مفعول خود شده، و آن چیزی كه ذكر الله از آن بزرگتر است عبارت است از نهی از فحشاء و منكر.

صفحه : 211

بحث روایتی روایاتی در ذیل آیه: "ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر"

در ذیل آیه"ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنكر"، می گوید:

در مجمع البیان انس بن مالك از رسول خدا(ص)روایت كرده كه فرمود: كسی كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد، جز دورتر شدن از خدا اثری برایش ندارد (1).

مؤلف: این روایت را الدر المنثور هم از عمران بن حصین، و ابن مسعود، و ابن عباس، و ابن عمر، از رسول خدا(ص)روایت كرده (2) ، و نیز قمی درتفسیر خود آن را از آن حضرت(نام آنحضرت را نبرده)بدون ذكر سند، روایت كرده (3).

و نیز در مجمع البیان از رسول خدا(ص)روایت كرده كه

............................................ (1)مجمع البیان، ج 8، ص 285. (2)الدر المنثور، ج 5، ص 145. (3)تفسیر قمی، ج 2، ص 150.

صفحه : 212

فرموده: "لا صلوة لمن لم یطع الصلوة و طاعة الصلوة ان تنتهی عن الفحشاء و المنكر - نمازنیست نماز كسی كه نماز خود را اطاعت نمی كند، و اطاعت نماز این است كه از فحشاء و منكردست بردارد" (1).

مؤلف: این روایت را صاحب الدر المنثور نیز از ابن مسعود و غیر او آورده (2).

و نیز در همان كتاب است كه انس روایت كرده كه جوانی از انصار نمازهای خود رابا رسول خدا(ص)می خواند، و در عین حال مرتكب فحشاء هم می شداین خبر به رسول خدا(ص)رسید، فرمود نماز او روزی او را از فحشاء بازخواهد داشت (3).

و نیز در همان كتاب است كه علمای امامیه از امام صادق(ع)روایت كرده اند، كه فرمود: هر كه دوست می دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، به خود بنگرد، كه آیانمازش او را از فحشاء و منكر بازمی دارد یا نه؟به همان مقدار كه بازش می دارد قبول شده (4).

و در تفسیر قمی در ذیل جمله"و لذكر الله اكبر"می گوید: در روایت ابی الجاروداز امام باقر(ع)آمده كه آن جناب در معنای این جمله می فرمود: یعنی، اینكه خدا به یاد نمازگزاران است مهم تر است از اینكه نمازگزاران از او یاد می كنند، مگر نشنیدی كه فرمود: "اذكرونی اذكركم - مرا به یاد آورید تا شما را به یاد آورم"؟ (5).

مؤلف: این یكی از همان چند معنایی است كه در ذیل آیه شریفه نقل كردیم.

و در تفسیر نور الثقلین از مجمع البیان نقل كرده كه گفته است: اصحاب ما امامیه ازامام صادق(ع)روایت كرده اند، كه فرمود: منظور از"ذكر الله"یاد خدا است، درهنگام برخورد به حلال و حرام او، (یعنی در برابر حلالش شكر گفتن، و از حرامش پرهیزكردن) (6).

و در همان كتاب از معاذ بن جبل روایت كرده كه گفت: من از رسول خدا(ص)پرسیدم كدام یك از اعمال محبوب ترین عمل نزد خدا است؟فرمود: اینكه بمیری در حالی كه زبانت از ذكر خدای عز و جل تر باشد (7).

............................................ (1)مجمع البیان، ج 8، ص 289. (2)الدر المنثور، ج 5، ص 146. (3 و 4)مجمع البیان، ج 8، ص 285. (5)تفسیر قمی، ج 2، ص 150. (6 و 7)تفسیر نور الثقلین، ج 4، ص 162.

صفحه : 213

چند روایت حاكی از اینكه مراد از"الذین اوتوا العلم"ائمه(علیهم السلام)هستند و در باره شان نزول آیه: "ا و لم یكفهم انا انزلنا علیك..."و نیز در همان كتاب است كه رسول خدا(ص)به معاذ فرمود: ای معاذ سابقین كسانی هستند كه شبها را با ذكر خدا زنده می دارند، و كسی كه دوست دارددر باغهای بهشت گردش كند، زیاد ذكر خدای عز و جل بگوید (1).

............................................ (1)نور الثقلین، ج 4، ص 162

منابع مقاله:


المیزان جلد شانزدهم، طباطبائی ، سید محمد حسین؛ 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:41 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


نماز و آثار و فوايد آن (1)

نویسنده: آيت الله جوادي آملي

بحث پيرامون عظمت نماز و فوائد نماز و همچنين اشاره به آثار سوء ترك نماز يا آثار سوء بدنمازي است و عصاره اين بحث در سه فصل خلاصه مي‌شود:

فصل اول: آنچه كه به انبياء و اولياء ـ عليه السّلام ـ رسيده است و سيره آنها از طرف قرآن كريم تبيين شد.

فصل دوم: درباره منافع نماز و فوائد سودمند نماز و عظمتي كه اسلام براي نماز و نمازگزار قائل است.

فصل سوم: عواقب وخيم تاركان نماز يا تضييع كنندگان نماز يا كساني كه نماز را به بي‌حرمتي مي‌گيرند و براي آن ارجي قائل نيستند.

فصل اول:

انبياء ابراهيمي ـ عليه السّلام ـ با نماز مأنوس بودند چه اينكه قبل از ابراهيم خليل ـ عليه السّلام ـ هم با نماز محشور بودند ولي آنچه فعلاً در روي زمين حكومت مي‌كند دين ابراهيمي است و پيروان انبياء ابراهيمي‌اند كه موحدان زمين را تشكيل مي‌دهند، ذات اقدس الله درباره‌ي خليل خود ابراهيم مي‌فرمايد: مهمترين خواسته خليل حق اين بود كه خدايا مرا اقامه كننده نماز قرار بده و همچنين ذريه مرا برپا دارنده نماز بساز «رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلوةِ و مِنْ ذُرِّيَّتي» چه اينكه فرزند خود را وقتي در كنار كعبه به وديعت الهي سپرد عرض كرد پروردگارا من اينها را در اين وادي غير ذي‌زرع نهادم.«رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلوةَ فَاجْعَلْ اَفئدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوي اِلَيْهِم» براي اينكه از كنار خانه وحي، اقامه نماز آغاز بشود و اين اقامه نماز با ذريه من انجام بگيرد من اينها را به وديعت در كنار خانه تو به صاحب‌خانه سپردم تا هدف اينها كه اقامه نماز است محقق بشود. همين دعا و دعوت خليل حق در ذريه‌اش جلوه كرد.

يكي از ذراري برجسته حضرت ابراهيم موساي كليم است كه آغاز وحي او با دستور نماز شروع مي‌شود وقتي خدا به موساي كليم وحي فرستاد و فرمود آنچه را كه بر تو تلاوت مي‌شود استماع كن و بدان «اِنَّي اَنَا الله لا اِلهَ اِلاّ اَنَا» آنگاه فرمود «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكري» نماز را براي احياي ياد من اقامه كن.

وقتي نوبت به عيساي مسيح ـ عليه السّلام ـ مي‌رسد معرفي قرآن درباره عيساي مسيح اين است كه عيسي فرمود:«وَ اَوْصانِي بِالصَّلوةِ وَ الزَّكوةِ ما دُمْتُ حَيّاً» يعني من تا زنده‌ام با نمازم وقتي هم كه رحلت كردم باز با نماز در آن عالم هستم. يكي از انبياء ابراهيمي، اسماعيل صادق الوعد است كه يك سيره خاص و مخصوص به خود دارد. قرآن كريم در تبيين سيره آن حضرت مي‌فرمايد:«وَ كانَ يَأمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلوةِ» يعني نه تنها خود نماز را اقامه مي‌كرد بلكه اهلش را به اقامه نماز امر مي‌كرد.

نوبت به وجود مبارك پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه رسيد خدا به او فرمود:«وَ أمُرْ‌ اَهلَكَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِر عَلَيْها» و آيه «اَقِمِ الصَّلوة لِدلُوكِ الشَّمس اِلي غَسَقِ الليْل» كه خطاب مستقيم به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ است و شامل امت اسلامي مي‌شود نماز پنج وقت را از دلوك شمس الي غسق الليل كه چهار نماز است « اِنَّ قُرآنَ الْفَجر كانَ مَشْهوداً» كه پنجمين نماز است يعني نماز صبح. وقتي اين فرايض پنج‌گانه را به جا آوردي نوبت به نافله مي‌رسد كه اين نافله براي تو تنظيم شده است به عنوان وجوب گرچه براي ديگران براي ديگران نافله است فرمود:«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» اين تهجد امر است وامر لزومي نه اينكه براي تو مستحب است نافله يعني زائد، يعني يك واجد زائدي است بر تو. گرچه براي ديگران امر نيست اما براي تو امر خاصي مقرر شده است. باري درباره رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ هم اين چنين مسئله نماز را ترسيم كرده است.

درباره رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ رسيده است كه در جلسات علمي يا غير علمي مي‌نشست و سخن مي‌گفت و سؤال مي‌كرد و جواب سؤال مي‌داد و خلاصه مسائل را به عرض حضرت مي‌رساندند، اما همين كه موقع نماز فرا مي‌رسيد، «اِذا حَضَرتِ الصِّلوةُ كَاَنَّهُ لا يَعْرِفُهُمْ و لا يَعْرِفُونَهُم» مثل اينكه حاضري را نمي‌شناخت و حاضران هم او را نمي‌شناختند، اهميت نماز طوري در حضرت اثر مي‌كرد كه فوراً جلسه رسمي را ترك مي‌كرد و به نماز مي‌پرداخت. بعداً ممكن بود آن جلسه را ادامه دهد. اين بر اثر آن گرايش به نماز است كه از راه وحي تصعيدي نصيب اينها مي‌شود كه اينها از ياد حق لذت مي‌برند. پس انبياء ـ عليهم السّلام ـ آنچنانند و ائمه ـ عليهم السّلام ـ اين چنينند و پيروان اينها هم كه مؤمنين راستيند اينها هم همين راه را طي مي‌كنند.

وقتي مؤمنين را قرآن معرفي مي‌فرمايد:«قَدْ اَفْلَحَ المُؤمِنونَ الَّذينَ هُم في صَلاتِهِم خشِعُون» يا «اِنَّما المُؤمِنون الَّذينَ آمَنوا بِاللهِ و رَسُولِهِ وَ اَقامُوا الصَّلوةَ» اولين وظيفه عبادي كه بعد از اعتقاد ديني ذكر مي‌شود درباره مردان باايمان همان نماز است بعد مسئله زكوة و ساير فروع دين گاهي مطرح مي‌شود و اين مؤمنين از آن جهت كه جزء پيروان راستين انبياء و اولياءاند گويا نماز بر اينها واجب شده است. يعني قرآن تعبيري درباره نماز بر مؤمنين دارد كه مشابه آن تعبير را درباره نبوت براي مؤمنين يا هدايت براي متقين دارد. توضيح مطلب اين است كه با اينكه قرآن نماز را بر همه واجب كرده است مسئله اقامه نماز بر هر مكلفي واجب است ولي درباره خصوص مؤمنين فرمود:«اِنَّ الصَّلوة كانَتْ عَلَي المؤمِنينَ كِتاباً مَوْقُوتاً» نماز براي مردم باايمان يك امر تثبيت شده است. مثل اينكه درباره نبوت هم آمده كه«ما اَرْسَلناكَ اِلاّ كافَّةً للنّاسِ» يا در آيه‌اي ديگر «و ما اَرْسَلْناكَ اِلاّ رَحْمَةً للْعالَمينَ» ولي در مورد بهره‌مندان از رسالت و نبوت، نام مردان با ايمان را ياد مي‌كند كه در سوره آل عمران فرمايد: «لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَي الْمُؤمنين اِذْ بَعَثَ فيهم رَسُولاً مِنْ اَنُفُسِهِم» مشابه آن تعبيري است كه درقرآن كريم درباره قرآن فرمود: «شَهْرُ رَمَضان الّذي اُنْزِلَ فيه الْقُرآنُ هُديً للنّاس» معذالك فرمود« الم ذالِكَ الكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُديً للمُتَّقين» با اين كه همه مردم موظفند از قرآن بهره ببرند اما چون مردان پرهيزگار طرفي مي‌بندند فرمود: قرآن براي هدايت متقيان است.

بخش دوم

قرآن فوائد فراواني براي نماز ذكر مي‌كند. مي‌فرمايد: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشاءِ وَ المُنكَر» نماز جلوي زشتي را مي‌گيرد زيرا طهارت هست شرايط و عادات و آدابي دارد. حليّت مكان مي‌طلبد و حليت لباس مي‌طلبد. طهارت مكان مي‌طلبد و طهارت لباس مي‌طلبد.

بعضي شرطند، بعضي شطرند (جزءاند) بعضي وجوبي، بعضي ندبي، بعضي عنوان ادب و دستور و سنّت. اين مجموعه، نماز را مي‌سازد البته چون جهان طبيعت، جهان تأثير و تأثر متقابل است همان طور كه «اِنَّ الصّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشاء وَ المُنْكَرِ» اِنَّ الفَحْشاءِ هم تَنْهي عَنِ الصَّلوة كسي كه اهل فحشاء و منكر است توفيق خواندن نماز ندارد. اينها يك تضاد متقابل دارند ممكن نيست كه نماز جلوي فحشاء را بگيرد ولي فحشاء اثر منفي در مورد نماز نگذارد. همان طوري كه نمازگزار از فحشاء منزه است، انسان فحاش يا فاحش يا بدعمل هم توفيق انجام نماز را ندارد. اين اولين فايده‌اي كه قرآن كريم براي نماز ذكر مي‌كند و فايده اخلاقي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، همه اين منابع را در سوره مباركه معارج مي‌توانيد بيابيد اين سوره معارج در مكه نازل شده سخن از زكوة فقهي نبوده، چون زكوة فقهي مصطلح در مدينه واجب شده، ولي سوره مباركه معارج كه سوره مكّي است فرمود :«اِنَّ الانسانَ خُلِقَ هَلُوعاً اِذا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً وَ اِذا مَسَّهُ الخَيْرُ مَنُوعاً اِلاّ المُصَلّين» اين هلوع بودن، جزوع بودن،بي قرار بودن، منّاع خير بودن، خير و بركات را براي خود خواستن، خير را توسعه ندادن، شرح صدر نداشتن، جزع را تحمل نكردن و خير را براي ديگران طلب نكردن، اينها جزء رذايل اخلاقي است كه هر بخشي براي خود آثار سوء آن بخش را دارد. بخش مربوط به تورم و احتكار و گراني، تطفيف و كم فروشي و بخشي هم در مسائل سياسي است كه اگر يك حادثه تلخي آمد به گروه‌هاي ديگر وابسته مي‌شود، جزع مي‌كند، بي صبري نشان مي‌دهد. اگر همه اينها تحليل شود تمام رذايل اخلاقي و اجتماعي مانند آن از آن استنباط مي‌شود. فرمود انسان طبيعتاً اين چنين است، گرچه فطرتاً موحد است، فطرت انسان البته حق‌خواه و حق‌طلب است كه «فِطْرَةَ اللهِ الَّتي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لا تَبديلَ لِخَلْقِ اللهِ» اما طبيعت انسان كه «اِنّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طينٍ» مبتلا به رذايل اخلاقي است اين جنبه «طين لاذب» بدون «حَمأمَسْنُون» بودن،«سلسال» بودن و امثال ذلك اين رذايل طبيعت و ماده را به همراه دارد. بنابراين انسان طبعاً هلوع است گرچه فطرتاً موحد و خيرخواه.

نماز به انسان مي‌گويد حقوق ديگران را نگير، بلكه با خدا رابطه پيدا كن، و وقتي با خدا رابطه پيدا كردي رزق را از او مي‌طلبي و اين «نعبد»گفتن و متكلم مع الغير آوردن و دعاها را به صورت متكلم مع الغير ذكر كردن و خير ديگران را خواستن و ديگران را در خير خود سهيم دانستن ايجاب مي‌كند كه انسان در مسائل اقتصادي هم ديگران را فراموش نكند.

اين ديني كه دستور مي‌دهد در سحرها برخيز و چهل مؤمن را لااقل دعا كن، دستور روز هم اين است كه حداقل چهل مؤمن را دستگيري بكن، مشكلات چهل مؤمن را هم برطرف بكن. اين دستور شبانه براي تهذيب روزانه است. باري بسياري از فضايل اخلاقي را در سوره معارج به بركت نماز تبيين مي‌كند و بسياري از رذايل اخلاقي را به بركت نماز مي‌زدايد، فرمود اينها كساني هستندكه تن به تباهي نمي‌دهند و از زهد معنوي برخوردارند.

فايده ديگري كه ذات اقدس الله براي نماز ذكر مي‌كند در سوره مباركه حمد بيان شده است: اين كه بگوييد «ِايّاكَ نَعْبُدُ و اِيّاكَ نَسْتَعين» اما راه استعانت را هم مشخص كرده است. فرمود:«وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة ...» شما اگر بخواهيد از مدد غيبي برخوردار باشيد به وسيله نماز از خدا استعانت كنيد. خدايي كه خير معين است و خير معاون، به اعانت شما توجه مي‌كند، پس نماز بهترين رابط است بين خلق و خالق و عبد و مولي كه از اين راه فيض مولي به خلق و عبد برسد از اين جهت فرمود:«وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ اِنَّها لَكَبيرَةٌ اِلاّ عَلَي الخاشِعينَ»

منبع:نماز زيباترين جلوه‌ نيايش، ص 19 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:36 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

 1- اهتمام على عليه السّلام به نمازاول وقت هنگامى كه على عليه السّلام در جنگ صفّين سرگرم نبرد بود، در مي� ........ 



ادامه مطلب ...


سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:33 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


نام كتاب : داستانهاى شيرين از نماز شب

مؤلف : سيد عبدالله حسينى


 



ادامه مطلب ...


سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:14 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


آثار نماز نخواندن

خشم خداى متعال

۱ ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر كس نمازى را نخواند، خداوند را مى بیند كه

بر او خشمناك است.

تباه شدن عمل

۲ ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر كس نماز را از روى قصد ترك كند، خداوند

عملش را تباه مى كند[۱].

۳ ـ زراره: از امام صادق درباره این گفته خداى جلّ جلاله پرسیدم : «هر كس به

(اركان) ایمان كفر ورزد، بى گمان عملش تباه است» ، فرمود: ترك كردن كارى كه

بدان اقرار دارد كه از آن جمله، ترك نماز بى هیچ بیمارى و گرفتارى است.

كفر

۴ ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هركس نماز را عمداً ترك كند، آشكارا كفر

ورزیده است[۲].

۵ ـ پیمان میان ما و آنان، نماز است . پس هر كس آن را ترك كند ، كافر شده است.

۶ ـ كسى كه نماز نمى گزارد، دین ندارد.

۷ ـ كسى كه نماز نمى گزارد، بهره اى از دین ندارد[۳].

۸ ـ (مرز) میان كفر و ایمان ، جز ترك نماز نیست.

۹ ـ (مرز) میان بنده و كفر، ترك نماز است.

۱۰ ـ هركس نماز را ترك كند و به پاداش آن امید نورزد و از عذابش نهراسد، اهمیت

نمى دهم كه یهودى، مسیحى و یا مجوس بمیرد.

۱۱ ـ میان مسلمان و كفر ، جز این نیست كه نماز واجب را از روى قصد ترك كند و یا

به جهت سبك شمردن آن را نخواند.

۱۲ ـ امام صادق علیه السّلام : مردى نزد پیامبر آمد و گفت: اى پیامبر خدا، مرا

سفارش كن. فرمود: نماز را از روى قصد وامگذار كه هر كس آن را از روى قصد ترك

كند، دین اسلام از او وا رهیده است. (مسلمان نیست)[۴].

۱۳ ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله ـ در سفارش به معاذ ـ : هرگز نماز واجب را از

روى قصد ترك مكن ، كه هر كس نماز واجب را از روى قصد ترك كند، خداوند تعهدى

دربرابر او ندارد[۵].

۱۴ ـ امام صادق علیه السّلام ـ به كسى كه از گناهان بزرگ پرسیده بود ـ فرمود:

ترك كردن نماز از روى قصد یا هر آنچه خداى جلّ جلاله واجب كرده است؛ زیرا

پیامبرخدا صلّى الله علیه و آله فرمود: هر كس نماز را از روى قصد ترك كند ، از

پیمان خداوند جلّ جلاله و پیمان پیامبرش ، بیرون رفته است.

۱۵ ـ امام علىّ علیه السّلام : تفاوت میان مؤمن و كافر، نماز است . پس هر كس

آن را ترك كند و ادعاى ایمان كند، عملش او را تكذیب مى كند و گواهى از خودش بر

خود اوست.

۱۶ ـ امام صادق علیه السّلام ـ در پاسخ به این پرسش : چگونه زناكار را كافر نمى

نامید و ترك كننده نماز را كافر مى نامید و دلیل آن چیست؟ ـ فرمود: چون زناكار و

مانند آن، به جهت غلبه شهوت آن را انجام مى دهد و ترك كننده نماز فقط از روى

سبك شمردن ، آن را ترك مى كند.

--------------------------------------------------------------------------------

(۱) در صحیح بخارى وسنن نسایى ومسندابن حنبل چنین آمده است: «هركس

نماز عصر را ترك كند...».

(۲) در عوالى اللآلى قید «آشكارا» نیست.

(۳) متن دعائم الاسلام چنین است: «كسى كه نماز را ترك كند نصیبى از اسلام

ندارد».

(۴) در الترغیب و الترهیب چنین آمده است: «از روى قصد نماز را ترك مكنید، كه هر

كس آن را از روى قصد ترك كند، از دین خارج شده است».

(۵) در المستدرك على الصحیحین در انتهاى حدیث افزوده است : «و پیامبرش نیز

تعهدى ندارد».
 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:58 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


علت نماز جماعت


عن الرضا - عليه السلام -:انما جعلت الجماعة لئلا يكون الاخلاص و التوحيد و الاسلام و العبادة لله الا ظاهرا مكشوفا مشهورا؛ نماز جماعت قرار داده شده است ، تا اخلاص و يگانگى و اسلام و عبادت براى خداوند آشكار، باز و ظاهر باشد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 372. بحارالانوار، ج 88، ص 12)


ثواب پشت سر عالم


قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :من صلى خلف عالم فكانما صلى خلف رسول الله ؛ كسى كه پشت سر عالم نماز به جا آورد، مانند كسى است كه پشت سر پيغمبر خدا نماز خوانده است .
(بحارالانوار، ج 88، ص 119)


صف جهاد و صف جماعت


قال ابوالحسن موسى بن جعفر - عليه السلام -:ان الصلوة فى الصف الاول كالجهاد فى سبيل الله - عز و جل - ؛
نماز خواندن در صف اول ، مانند جهاد در راه خداست .
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 387)


لبيك به اذان نماز


قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:اذا سمعت الاذان فات ولو حبوا؛
هنگامى كه اذان نماز را شنيدى ، هرچه سريعتر به مسجد بيا، گرچه سينه خيز باشد.
(كنزالعمال ، ج 7، ص 548)


عذاب دنيوى براى تارك نماز جماعت


قال الصادق - عليه السلام -:ان قوما جلسوا عن حضور الجماعة فهم رسول الله - صلى الله عليه وآله - ان يشعل النار فى دورهم حتى خرجوا و حضروا الجماعة مع المسلمين ؛
عده اى در هنگام وقت نماز جماعت مى نشستند (و به نماز جماعت حاضر نمى شدند) پيامبر اسلام تصميم گرفت كه خانه هاى آنها راآتش بزند تا از منازلشان بيرون آمده و در جماعت مسلمين حاضر شوند.
(بحارالانوار، ج 88، ص 16)


نماز جماعت در صبح


قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:لان اصلى الصبح فى جماعة احب الى من ان اصلى ليلتى حتى اصبح ؛
اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم ، در نظرم محبوبتر از عبادت و شب زنده دارى تا صبح است .
(كنزالعمال ، ج 8، حديث 22792)


فضيلت نماز جماعت


قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :صلاة الرجل فى جماعة خير من صلاته فى بيته اربعين سنة . قيل : يا رسول الله !صلوة يوم ؟ فقال : صلوة واحدة ؛
نماز خواندن انسان در جماعت بهتر است از نمازى كه چهل سال در خانه خوانده شود. عرض كردند: يا رسول الله ! نماز يك روز؟ حضرت فرمود: بلكه يك نماز.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 374)


اخطار پيامبر و ترك نماز جماعت


قال الصادق - عليه السلام -:هم رسول الله - صلى الله عليه وآله - باحراق قوم فى منازلهم لايصلون بالجماعة ؛
حضرت پيغمبر (ص ) خواست خانه ها را بر قومى كه در منازل خود نماز مى گزاردند و به جماعت حاضر نمى شدند، بسوزاند.
(لئالى الاخبار، ج 4، ص 205)


بى اعتنايى به نماز جماعت


عن ابى جعفر - عليه السلام - قال : قال على - عليه السلام -:من سمع النداء فلم يجبه من غير علة فلا صلاة له ؛
هركس كه صداى اذان جماعت را بشنود و بدون هيچ عذرى پاسخ ندهد، نماز ندارد (نمازش مقبول نيست ).
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 375)


برائت از آتش دوزخ و نفاق


قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:من صلى اربعين يوما جماعة يدرك التكبيرة الاولى ، كتب له برائتان برائة من النار و برائة من النفاق ؛
كسى كه نماز خود را با جماعت و با درك تكبير اول نماز، چهل روز انجام دهد، خداوند دو برائت را براى او مقرر مى سازد:
1 - برائت از آتش دوزخ .
2 - برائت از نفاق .
(بحارالانوار، ج 88، ص 4)


منبع: سایت اندیشه قم 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:56 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


اهمیت نماز جماعت

واقیموالصلوة و اتوا الزكوة و اركعوا مع الراكعین.


و نماز را برپا دارید، و زكات بپردازید و با ركوع كنندگان ركوع كنید. (1)

قرآن كریم دستور داده تا مسلمانان نماز را به بهترین و زیباترین شكلش، كه جماعت است بخوانند.


حتی در قبل از اسلام، در ادیان گذشته نیز، نماز جماعت مورد تأكید خداوند بوده است.


روایات اسلامی در پاداش و ارزش نماز جماعت فراوان است.


در حدیث معروفی كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل نقل كرده اند، می فرمایند:


خداوند متعال وعده داده است كه اگر عدد حاضران در نماز جماعت بیش از ده نفر باشد، اگر تمام دریاها


مركب و درخت ها قلم و جن و انس و ملائكه نویسنده شوند، نتوانند ثواب یك ركعت آن را بنویسند. (2)


بر اساس احادیث گهربار معصومین (علیهم السلام) رفتن به مسجد برای شركت در نماز جماعت و درك نماز


جماعت از ابتدای تكبیرة الاحرام اجر و پاداش بسیار زیادی دارد و نماز جماعت كوتاه و مختصر بر نماز


طولانی برتری دارد؛ و نیز پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:


«در نماز جماعت حاضر شوید، اگر چه با دشواری و سختی باشد.»


حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند:


« در زمان پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مردی به علت نابینایی در نماز جماعت شركت نمی كرد.


روزی به خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض كرد: من نابینایم و صدای اذان را می


شنوم، اما كسی نیست كه دستم را بگیرد و مرا به مسجد بیاورد حضرت فرمودند: طنابی از خانه تا مسجد


قرار بده و با آن خود را به نماز جماعت برسان.» (3)


پی نوشت


1- سوره ی آل عمران، آیه ی 43.


2- عروة الوثقی، ج1، باب طاه الجماعه.


3- وسایل الشیعه، ج5، ص 377
 



درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نماز و آدرس almobin.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 159
بازدید کل : 5093
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1