نماز
اللهم عجل لولیک الفرج
سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:55 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


نماز جماعت، اهمیت و آثار آن

مقدمه:
نماز يك عبادت ريشه دار وعميق مى باشد كه در همه اديان بوده وشايد كمتر دينى در اين دنيا موجود باشد كه نماز در آن نباشد(1 ). در قران كريم وسنت مباركه پیامبر(ص) به نماز- كه يك اصل با ارزش وعبادت مهم وازفروع دین مى باشد- تاكيد فراوان شده است واز ترك آن مسلمين را به سختى بر حذر داشته است. نماز در حقيقت ستون وپايه دين مقدس اسلام(2 ) و كليد بهشت است وازجمله شایسته ترین اعمال در نزد پروردگار به حساب مى آيد. خداونددر سوره طه مى فرمايد" به یقین من خداوندی هستم كه معبودى جز من وجود ندارد، پس مرا پرستش كن ونماز را براى ذكر من برپاى دار".* خداوند سبحان التزام به امر مهم را در همه حال ودر همه رخدادهای زندگى مورد تاكيد قرار داده است. اسلام وظيفه هر مسلمان را تنها در اين خلاصه نكرده كه به صورت انفرادى در هر جايى وبدور از نماز اجتماع مسلمين يا محيطى كه در آن زندگى مى كند به انجام نماز بپردازد، بلكه به طور جدى به انجام وظيفه الهى نماز به صورت جماعت بويژه در مساجد با ديگربرادران دينى فراخوانده است. بنا براين اسلام برگزارى نمازهاى پنجگانه را به صورت جماعت در مساجد به اين دليل لازم دانسته كه مساجد علاوه بر اين كه پايگاه تجمع مسلمين مى باشد محلى است كه مى توان ديگر مشكلات جامعه اسلامى از قبيل مسايل اجتماعى، اقتصادى، اخلاقى وغيره را مطرح كرد ودرمورد آنها سخن گفت وبراى حل آنها اقدامات لازم را بعمل آورد. باز مى بينيم كه بر مسلمين لازم شده است كه به طور وسيع ترى هفته اى يك بار در نماز جمعه شركت كنند. خداوند در اين باره چنين فرموده است: اى كسانيكه ايمان آورده ايد هر گاه براى نماز در روز جمعه فرا خوانده شديد پس بسوى ياد خدا بشتابيد وهر معامله اى را ترك كنيد، اين براى شما بهتر است اگر بدانيد"(3 ). واز رسول اكرم (ص) نيز روايت است كه فرموده اند: هر كس سه نماز جمعه را بدون عذر واز روى سستى وسهل انگارى ترك نمايد ، خداوند بر دلش مهر مى زند".اين اجتماع بزرگ هفتگى در بردارنده نكات آموزشى فراوان بوده، در حقيقت تجديد پيمان واحياى حس برادرى وبرابرى واستحكام بخشيدن وحدت ميان مسلمين واظهار قدرت وقوت مى باشد تا به دشمنان اسلام نشان دهند كه چگونه در صفوف مرصوص ودوشادوش يكديگر آماده دفاع ازكيان وشأن وشوكت اسلام وآئين اسلام هستند.دراین نوشتار،بطورمختصر اهمیت وآثارنمازجماعت بیان می شود.


*اهمیت و فایده های نمازجماعت


آئين اسلام،از ابعاد اجتماعى مهمى برخوردار است و با عنايت‏به‏بركات آثار وحدت و تجمع و يكپارچگى،در بسيارى از برنامه‏هايش‏بر اين بعد،تكيه و تاكيد كرده است. یكی ازراه هاوروشهای بسیارمؤثربرای گسترش وتعمیق فرهنگ نمازدرجامعه ،اقامه نمازجماعت است.اصولاًروح جمعی، روح خاصی است.نمازجماعت دارای آثارارزنده ای است.نمازجماعت درمیان مسلمانان،ایجادالفت می كندوباعث تعمیق آن می گردد.این نمازسندانسجام مسلمانان وتبلورانضباط آنهاست ونمونه ارزنده ای ازهماهنگی مسلمانان می باشد.علاوه براین گونه آثاروبركات ،نقش والای نمازجماعت دراقامه نماز،قابل توجه وعنایت است.بطورقطع یكی ازراههایی كه درجامعه ،به نمازجان تازه می بخشدوبه آن قدرت وحاكمیت می دهد،نمازجماعت است.نمازجماعت مایه عظمت اسلام است وبه همین خاطرموردتاكیدقرارگرفته است(4 ). برگزارى نمازهاى روزانه واجب نيز به صورت جماعت و گروهى،يكى از اين برنامه‏هاست.
نمازجماعت به مثابه اقیانوسی از انسانهای خداجوی می باشدكه همچون قطره هایی پاك به هم می پیوندند.نمازجماعت،برنامه ی بندگی ومیدان دلدادگی دلهای حق جومی باشد. جمعه وجماعت،«اهرم قدرت وعزت»مسلمانان است.نمازجماعت،دلها را یكی،اندیشه ها را زلال،امید راافزون،عشق ودوستی را جهت دار،جهتها راخدایی وزندگی را ازتشتت وزشتی پاك میسازد.نمازجماعت،"محور ووحدت"و"معیارمحبت"است ( 5 ).ازآنجاكه دین اسلام دین اجتماعی ودین توحیدوهمبستگی است برای نمازجماعت اهمیت بسیارقائل شده است. درقران مجید نیز به آن سفارش شده است(6 ).نمازجماعت دراسلام مظهریگانگی وبرادری ومهروالفت است وبی آنكه كسی عهده دارنظم آن باشدخود،دارای روح انضباط وترتیب است(7 ).روایات زیادی درموردعظمت این فریضه مهم وجودداردكه به چندمورداشاره میگردد:
از رسول خدا(ص)نقل شده كه:«من سمع النداء فلم يجبه من غيرعلة فلا صلاة له‏» (8) نماز كسى كه صداى اذان را بشنود و بى دليل،در نماز جماعت‏مسلمانان شركت نكند،ارزشى ندارد.
در حديث،تحقير نماز جماعت،به منزله تحقير خداوند بشمار آمده‏است:«من حقره فانما يحقر الله‏» (9) شركت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بيمه مى‏كند. (10) و براى هر گامى كه به سوى نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثواب‏و حسنه در نظر گرفته شده است. (11) همين كه كسى براى شركت در نماز جماعت از منزل خارج‏مى‏شود،يا در مسجد،در انتظار نماز جماعت‏به سر مى‏برد پاداش كسى‏را دارد كه در اين مدت،به نماز مشغول بوده است. (12) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بيشتر باشد،پاداش آن بيشتراست.اين كلام رسولخداست كه فرمود:«ما كثر فهو احب الى الله‏» (13) حديث جالبى در بيان فضيلت نماز جماعت است كه قسمتى از آن‏در رساله‏هاى عمليه هم ذكر شده است.ترجمه تمام حديث چنين است:
اگر اقتدا كننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كنندگان و امام جماعت‏به 10 نفر رسيدند،پاداش‏72800 نماز دارد.
ولى،همين كه عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداكسى نمى‏دانداگرتمام آسمانهاكاغذودریاهامركب ودرختهاقلموجن وانس وملائكه نویسنده شوند؛نمی توانندثواب یك ركعت آن رابنویسند (14). در حديث ديگر است:هر كه نماز جماعت را دوست‏بدارد،خدا وفرشتگان او را دوست مى‏دارند. (15) در زمان پيامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت كم مى‏شدند،آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد مى‏پرداخت و مى‏فرمود:شركت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چيز سنگين‏تر است. (16) قرآن نيز،از اوصاف منافقان،بى حالى و كسالت هنگام نماز را بيان‏كرده است. (17 )چرا كه سحر خيزى و حضور در جماعت مسلمين،آن هم ازراه‏هاى دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ايمان و عشق نمازگزاراست.
رسول خدا(ص)در باره اهميت نماز جماعت،فرمود:
«صلاة الرجل فى جماعة خير من صلاته فى بيته اربعين‏سنة.قيل:يا رسول الله!صلاة يوم؟ فقال(ص):صلاة‏واحدة‏» (18) يك نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادى در خانه‏است. پرسيدند:آيا يك روز نماز؟فرمود:بلكه يك نماز.
و مى‏فرمود:صف‏هاى نماز جماعت،همانند صف‏هاى فرشتگان درآسمان چهارم است. (19) اولين نماز جماعتى هم كه بر پا شد،به امامت رسول خدا و شركت‏حضرت على(ع)و جعفر طيار(برادر حضرت على(ع))بود.همين كه‏ابوطالب،فرزندش على(ع)را ديد كه به پيامبر اقتدا كرده،به فرزندديگرش جعفر گفت:تو نيز به پيامبر اكرم اقتدا كن و اين جماعت دو سه‏نفرى،پس از نزول آيه «فاصدع بما تؤمر*» بود،كه فرمان به علنى ساختن‏دعوت و تبليغ مى‏داد. (20)


*آثار نماز جماعت :

بر پايى فريضه‏هاى دينى به صورت دسته جمعى،علاوه بر پاداش‏هاى فراوانى كه دارد،در زندگى فردى و اجتماعى امت مسلمان نيز،آثارمثبت و فراوانى دارد كه به برخىازآنها بیان می گردد:


1- آثار معنوى نمازجماعت
بزرگترين اثر معنوى نماز جماعت، پاداش‏هاى الهى است كه به چندمورداشاره گردید..روايت است كه شبى،على عليه السلام تا سحر به عبادت‏مشغول بود.چون صبح شد،نماز صبح را به تنهائى خواند و استراحت‏كرد.
رسولخدا(ص)كه آنحضرت را در جماعت صبح نديد،به خانه اورفت.حضرت فاطمه(ع)از شب زنده‏دارى على(ع)و عذر او از نيامدن به‏مسجد سخن گفت.پيامبر فرمود:پاداشى كه بخاطر شركت نكردن درنماز جماعت صبح،از دست على(ع)رفت،بيش از پاداش عبادت تمام‏شب است. (21) رسول خدا(ص)فرموده است:
لان اصلى الصبح فى جماعة احب الى من ان اصلى ليلتى‏حتى اصبح (22) اگر نماز صبح را به جماعت‏بخوانم،در نظرم محبوب‏تر ازعبادت و شب زنده‏دارى تا صبح است.
بخاطر همين فضيلت و پاداش‏هاست كه اگر تعداد نمازگزاران از ده نفربيشتر شود،اگر تمام آسمان‏ها كاغذ،و درياها مركب و درخت‏ها قلم شودو فرشتگان بنويسند،پاداش يك ركعت آنرا نمى‏توانند بنويسند. (23) . و نماز جماعت‏با تاخير،بهتر از نماز فرادى در اول وقت است. (24)


2- آثار اجتماعى نمازجماعت
نماز جماعت،مقدمه وحدت صفوف و نزديكى دلها و تقويت كننده‏روح اخوت است.
نوعى حضور و غياب بى تشريفات،و بهترين راه شناسائى افراداست.
نماز جماعت،بهترين،بيشترين،پاكترين و كم خرج‏ترين‏اجتماعات دنياست و نوعى ديد و بازديد و آگاهى از مشكلات ونيازهاى يكديگر و زمينه ساز تعاون اجتماعى بين آحاد مسلمين است. درچنین اجتماعی نفاقهاوكینه ها،بدبینی هاوبدخواهی هاوهمچنین اختلاف طبقاتی رخت می بنددوجای خودرابه مهروصفا ،برادری وبرابری می دهد


3- آثار سياسى نمازجماعت
نماز جماعت،نشان دهنده قدرت مسلمين و الفت دلها و انسجام‏صفوف است.
تفرقه‏ها را مى‏زدايد،بيم در دل دشمنان مى‏افكند،منافقان را مايوس‏مى‏سازد،خار چشم بدخواهان است.
نماز جماعت،نمايش حضور در صحنه و پيوند«امام‏»و«امت‏» است.


4- آثار اخلاقى،تربيتى نمازجماعت
در نماز جماعت،افراد در يك صف قرار مى‏گيرند و امتيازات موهوم صنفى،نژادى،زبانى،مالى و...كنار مى‏رود و صفا و صميميت ونوعدوستى در دلها زنده مى‏شود و مؤمنان،با ديدار يكديگر در صف‏عبادت،احساس دلگرمى و قدرت و اميد مى‏كنند.
نماز جماعت،عامل نظم و انضباط،صف‏بندى و وقت‏شناسى‏است.
روحيه فردگرايى و انزوا و گوشه‏گيرى را از بين مى‏برد و نوعى مبارزه‏با غرور و خودخواهى را در بر دارد.
نماز جماعت،«وحدت‏»در گفتار،جهت،هدف و امام را مى‏آموزدو از آنجا كه بايد پرهيزكارترين و لايق‏ترين اشخاص،به امامت نمازبايستد،نوعى آموزش و الهام دهنده علم و تقوا و عدالت است.
نماز جماعت،كينه‏ها و كدورت‏ها و سوء ظن‏ها را از ميان مى‏برد وسطح دانش و عبوديت و خضوع را در جامعه اهل نماز،افزايش مى‏دهد.
به خاطر اينهمه آثار است كه به نماز جماعت،آنهمه توصيه شده‏است.حتى نابينايى وقتى از حضور پيامبر،اجازه خواست كه به مسجدنيايد،آنحضرت فرمود:از خانه تا مسجد،ريسمانى ببندد و به كمك آن،خود را به نماز جماعت‏برساند. (25) و نيز،نابينايانى كه اجازه ترك شركت‏در نماز خواستند،رسول خدا(ص)اجازه نفرمود. (26) از طرف ديگر،برخورد شديد نسبت‏به كسانى كه به نماز جماعت‏اهميت نمى‏دهند،نشان ديگرى بر اهميت و سازندگى آن است. امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
من ترك الجماعة رغبة عنها و عن جماعة المسلمین من غیر علة فلا صلاة له
كسی كه از روی بی میلی ،بدون عذر و علت نمازجماعت را كه اجتماع مسلمانان است ترك كند، نمازی برای او نیست(27 ).


5 - اثرات نمازجماعت برروند كارها(28 ):


1 -5 : مشاركت وتعاون:
مشاركت بن مایه نمازجماعت را تشكیل می دهدو برخورداری از روح جمعی دركارها ومشاركت جمعی دركلیه اموراز جمله پیامدهای نمازجماعت می باشد كه تاثیربسزایی در روند روبه بهبود و روبه رشد كارها وبرنامه ها دارد.
اسلام كوچكترین حركتی كه نشانه مشاركت درغمهاو شادیهای دیگران باشد را نشانی از انسانیت دانسته وچنین اعمالی راجزء حسنات می شمارد.بنابراین مشاركت در كارها وداشتن روحیه همكاری همیاری وتشریك مساعی درجمیع امور ازنكات قابل توجهی است كه از روح وجان نمازجماعت دركالبد انسانهای مشاركت جودمیده می شود وآنها در پیشبرد كارها موفق وپیروز می گرداند.شركت درغمها وشادیها،تنگناها وگشایشهای دیگران ازهمه خوب است. ولی ازمدیران خوبتر و گاهی این همدردی وهمیاری واجب میگردد چنانكه در شیوه ی مدیریت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام مشاهده می كنیم.
اسلام یكی ازنشانه های جامعه ی رشد یافته وانسانهایی كه اهل جمع وجماعت هستند را،در همدردی وهمیاری آنها میداند واین را نخست ازمدیران ومسئولان می خواهد زیرا به تعبیر حضرت علی علیه السلام این عمل دو خاصیت دارد یكی اینكه مایه ی آرامش روحی مستمندان وزیردستان است ودیگر اینكه سبب جلوگیری ازسركشی طغیان، ثروتمندان،بالادستان ومدیران خواهد بود.
نمازجماعت تبلور تلاش جمعی برای دستیابی به موفقیت است.یكی ازمهمترین وباارزش ترین جنبه های مشاركت این است كه علاوه برتشویق كارمندان وكارگران به حداكثر تلاش وكوشش،نیروی ابتكار،خلاقیت وسازندگی آنها رانیز شكوفا می نماید.
ودر شرایط خاص،مدیر مجموعه را دوست،همفكرو یاور صمیمی گروه به حساب آورند،دوشا دوش او فعالانه تلاش و همكاری كنند. حاصل تحقیقات وتجربیات پژوهشگران دلالت برآن دارد كه مشاركت سبب افزایش بازدهی،بالارفتن كیفیت،كاهش تعارضات،كاهش مقاومتهای منفی وافزایش بهره وری مجموعه خواهد شد.اگرمسئول با زیردست خود همدل وهمزبان شود وخود را درموقعیت فكری،شغلی واقتصادی اوتصوركند،بازده وراندمان كارها به شكل قابل توجهی افزایش خواهد نمود.


2 - 5 - مشورت:
یكی دیگر ازفواید نمازجماعت،مشورت است. مشورت،كمك گرفتن از افكار وتجربیات دیگران است كه همین امر موجبات«هم افزا»شدن نیروها وقوه ها را درپی دارد وهم افزایی موجب شكوفایی استعدادها و بالا رفتن پتانسیلهای انسانی شده و درنتیجه موجب گشایش راههای نوین میگردد و"شورا بینهم شورا 38قرار دادن مدیران وكاركنان دركنارهم است كه بدین ترتیب برقدرت و وسعت و عمق بینش ونگرش خویش می افزایند. مشورت خطاها و اشتباهات را به انسان می شناساند و آن آزمایشی است كه از این طریق می توان بر قدرت فكری،دقت نظر،میزان دلسوزی مدیران وكاركنان پی برد.
نمازجماعت به مثابه فرایندی است كه درآن شركت كنندگان درتنظیم برنامه ها،تعیین سیاستها وخط مشی ها وتصمیمات مختلفی كه دارای منشاءاثرمی باشد،همدیگر راتحت نفوذ وتاثیر قرار میدهند. نمازجماعت،استبداد وعجب وتك روی را كه فراهم آورنده عقب ماندگی دركارها وهلاكت وبدبختی است ، از بین می برد.
نمازجماعت،میزان مقبولیت ومحبوبیت ودرجه ی آنرا در بین مدیران وكاركنان افزایش می دهد ودر ایجاد یك فضای "اعتماد ساز"نقش كلیدی ومهمی را ایفا می نماید.
نماز جماعت،صمیمیت وصفای میان كاركنان ومدیران راافزایش می دهد وآنها را یكدل و"منسجم" می نماید وهمین فضای دوستانه وصمیمانه در رشد وشكوفایی استعدادها وپیشبرد كارها بسیارحائزاهمیت می باشد.
نمازجماعت،روحیه نفاق ودورنگی را كه ازتضاد بین گفتار وكرداربوجود می آید رامی زدایدوبه جای آن بذر دوستی ومحبت می نشاند نمازجماعت ازجهت مسائل روانشناختی نیزحائز اهمیت بوده وانگیزه های مادی كاركنان ومدیران را تبدیل به "انگیزه های الهی"می نماید واضطراب،تشویش وتزلزل رااز مجموعه ی انسانی وسازمانی دورمی نماید. نمازجماعت،روحیه ی"تبعیت،اطاعت وفرمانبرداری را با خود به همراه دارد"كه ازاركان جماعت می باشد.


3 - 5 - نظم وترتیب :

ازدیگرآثارنمازجماعت نظم وترتیب می باشد كه دردل نمازجماعت نهفته است. نظم وترتیب دركارها وداشتن"نظام آراستگی"باعث می شود تا دستیابی به مقصود زودترحاصل گرددودر تنظیم اموروجریان طبیعی كارها،نقشی موثردارد.خلاصه سخن اینكه:
اصل در نماز، به جماعت خواندن است. در نمازجماعت، با مردم، در مردم و از مردم بودن مطرح است، در كنار مردم بدون هيچ گونه امتياز، از هر نژاد و اقليم و در هر شرايط اقتصادى(29 ) .
وجان كلام اینكه:
قطره دریاست،تابادریاست ورنه اوقطره ودریا،دریاست
یا به تعبیری دیگر:آهن پیوسته با آهن ربا،آهن رباست.
صفوف مااگرپیوسته باشد ره نیرنگ دشمن بسته باشد

پى‏نوشتها:
1 - آیات زیادی مبین این موضوع است(بقره 2 ،3 ،37 ،اسراء78 ،ابراهیم 37 و40 ،مریم55 و31 و30 ،آل عمران 38 و39 ،انبیاء 72 و73 ،یوسف33 ،هود87 ،طه 14 ،ص 31 -33 ،لقمان 17 ،صافات 143 و144 ،
2 - حدیث پیامبراكرم(ص):« الصلوة معراج المؤمن- الصلوة عمودالدین»
3 - سوره جمعه آیه 9
4 - نماززیباترین الگوی پرستش، تالیف غلامعلی نعیم آبادی ص 113
5 - http://www.namaz-defa.ir/content/view/7/1/
6 - «واقیموالصلوة واتواالزكاة واركعوامع الراكعین» سوره مباركه بقره آیه 43
7 - رساله نوین امام خمینی ج1 ص 155
8- وسائل،ج 5 ص 375،كنز العمال،ج 8 حديث 22799.
9- من لا يحضره الفقيه،ج 1 ص 377.
10- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 488.
11- كنز العمال،ج 8 حديث 22815 از پيامبر اسلام(ص).
12- كنزالعمال،ج 8 حديث 22818 و 22827.
13- كنزالعمال،ج 8 ص 258.
14- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 487،رساله حضرت امام،مسئله 1400.
15- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 488.
16- كنزالعمال،ج 8 ص 256.
17- و اذا قاموا الى الصلوة قاموا كسالى(نساء،آيه 142).
18-و 19 مستدرك الوسائل،ج 1 ص 488.
20- مستدرك الوسائل،ج 1 ،ص 689،وسائل،ج 5 ص 373. *سوره حجر-94
21- سفينة البحار،ج 1،جماعت.
22- كنز العمال،ج 8 حديث 22792.
23و 24 توضيح المسائل امام(ره)مسئله 1400.و1402
25- وسائل،ج 5 ص 377.
26- كنزالعمال،ج 8 ص 255.
27 -(امالی شیخ صدوق،ص290) 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:51 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


احكام نماز جماعت


مسأله 1399
مستحب است نمازهای واجب خصوصا نمازهای یومیه را به جماعت بخوانند و در نماز صبح و مغرب و عشا ، خصوصا برای همسایه مسجد وكسی كه صدای اذان مسجد را می شنود بیشتر سفارش شده است .
مسأله 1400
در روایتی وارد شده است كه اگر یك نفر به امام جماعت اقتدا كند ، هر ركعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند هر ركعتی ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بیشتر شوند ، ثواب نمازشان بیشتر می شود تا بده نفر برسند و عده آنان كه از ده گذشت ، اگر تمام آسمانها كاغذ و دریاها مركب و درختها قلم و جن و انس و ملائكه نویسنده شوند ، نمی توانند ثواب یك ركعت آن را بنویسند .
مسأله 1401
حاضر نشدن به نماز جماعت از روی بیاعتنائی جایز نیست وسزاوار نیست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند .
مسأله 1402
مستحب است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت كه فرادی یعنی تنها خوانده شود بهتر است . و نیز نماز جماعتی را كه مختصر بخوانند از نماز فرادی كه آن را طول بدهند بهتر می باشد .
مسأله 1403
وقتی كه جماعت برپا می شود ، مستحب است كسی كه نمازش را فرادی خوانده دوباره با جماعت بخواند . واگر بعد بفهمد كه نماز اولش باطل بوده ، نماز دوم او كافی است .
مسأله 1404
اگر امام یا مأموم بخواهد نمازی را كه به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند در صورتیكه جماعت دوم و اشخاص آن غیر از اول باشد اشكال ندارد .
مسأله 1405
كسی كه در نماز وسواس دارد و فقط در صورتیكه نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت می شود ، باید نماز را با جماعت بخواند .
مسأله 1406
اگر پدر یا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به جماعت بخواند ، چون اطاعت پدر و مادر واجب است بنابر احتیاط واجب باید نماز را به جماعت بخواند وقصد استحباب نماید .
مسأله 1407
احتیاط واجب آن است كه نماز عید فطر و قربان را در زمان غیبت امام علیه السلام بقصد رجاء با جماعت بخوانند ونمازهای مستحبی را هم نمی شود به جماعت خواند ، مگر نماز استسقاء كه برای آمدن باران می خوانند .
مسأله 1408
موقعی كه امام جماعت نماز یومیه می خواند ، هر كدام از نمازهای یومیه را میشود باو اقتدا كرد ولی اگر نماز یومیه‌اش را احتیاطا دوباره میخواند فقط در صورتی كه مأموم احتیاطش با امام یكی باشد میتواند باو اقتدا كند .
مسأله 1409
اگر امام جماعت قضای نماز یومیه خود را میخواند میشود به او اقتدا كرد ، ولی اگر نمازش را احتیاطا قضا میكند ، یا قضای نماز كس دیگر را میخواند ، اگر چه برای آن پول نگرفته باشد ، اقتدای باو اشكال دارد مگر انسان بداند كه از آن كس كه برای او قضا میخواند نماز فوت شده كه در این صورت اقتدای باو اشكال ندارد .
مسأله 1410
اگر انسان نداند نمازی را كه امام میخواند نماز واجب یومیه است یا نماز مستحب ، نمیتواند به او اقتدا كند .
مسأله 1411
اگر امام در محراب باشد و كسی پشت سر او اقتدا نكرده باشد كسانی كه دو طرف محراب ایستاده‌اند و به واسطه دیوار محراب امام را نمیبینند نمیتوانند اقتدا كنند ، بلكه اگر كسی هم پشت سر امام اقتدا كرده باشد ، اقتدا كردن كسانی كه دو طرف او ایستاده‌اند وبه واسطه دیوار محراب امام را نمیبینند اشكال دارد .
مسأله 1412
اگر به واسطه درازی صف اول ، كسانی كه دو طرف صف ایستاده‌اند امام را نبینند میتوانند اقتدا كنند . ونیز اگر به واسطه درازی یكی از صفهای دیگر كسانی كه دو طرف آن ایستاده‌اند ، صف جلوی خود را نبینند میتوانند اقتدا نمایند .
مسأله 1413
اگر صفهای جماعت تا درب مسجد برسد ، كسی كه مقابل درب پشت صف ایستاده نمازش صحیح است و نیز نماز كسانی كه پشت سر او اقتدا میكنند صحیح میباشد ، ولی نماز كسانی كه دو طرف او ایستاده‌اند و صف جلو را نمیبینند اشكال دارد .
مسأله 1414
كسی كه پشت ستون ایستاده ، اگر از طرف راست یا چپ به واسطه مأموم دیگر بامام متصل نباشد ، نمیتواند اقتدا كند بلكه اگر از دو طرف هم متصل باشد ولی از جلو اتصال نداشته باشد و هیچ كدام از آنها بعض مأمومین صف قبل ولو یك نفر را نبیند جماعتش اشكال دارد .
مسأله 1415
جای ایستادن امام باید از جای مأموم بلند تر نباشد ولی اگر مكان امام مقدار خیلی كمی بلند تر باشد اشكال ندارد ، ونیز اگر زمین سراشیب باشد و امام در طرفی كه بلند تر است بایستد در صورتیكه سراشیبی آن زیاد نباشد وطوری باشد كه به آن ، زمین مسطح بگویند مانعی ندارد .
مسأله 1416
اگر جای مأموم بلند تر از جای امام باشد در صورتیكه بلندی به مقدار متعارف زمان قدیم باشد مثل آن كه امام در صحن مسجد و مأموم در پشت بام بایستد اشكال ندارد ولیاگر مثل ساختمانهای چند طبقه این زمان باشد ، جماعت اشكال دارد .
مسأله 1417
اگر بین كسانی كه در یك صف ایستاده‌اند بچه ممیز یعنی بچه‌ای كه خوب و بد را میفهمد فاصله شود ، چنانچه ندانند نماز او باطل است میتوانند اقتدا كنند.
مسأله 1418
بعد از تكبیر امام اگر صف جلو آماده نماز و تكبیر گفتن آنان نزدیك باشد كسی كه در صف بعد ایستاده ، میتواند تكبیر بگوید ولی احتیاط مستحب آنست كه صبر كند تا تكبیر صف جلو تمام شود .
مسأله 1419
اگر بداند نماز یك صف از صفهای جلو باطل است ، در صفهای بعد نمیتواند اقتدا كند ، ولی اگر نداند نماز آنان صحیح است یا نه ، میتواند اقتدا نماید .
مسأله 1420
هر گاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد ، اگر چه خود امام ملتفت نباشد ، نمیتواند باو اقتدا كند .
مسأله 1421
اگر مأموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده یا كافر بوده ، یا به جهتی نمازش باطل بوده ، مثلا بیوضو نماز خوانده ، نمازش صحیح است .
مسأله 1422
اگر در بین نماز شك كند كه اقتدا كرده یا نه ، چنانچه در حالی باشد كه وظیفه مأموم است مثلا به حمد و سوره امام گوش میدهد میتواند نماز را به جماعت تمام كند و اگر مشغول كاری باشد كه هم وظیفه امام و هم وظیفه مأموم است مثلا در ركوع یا سجده باشد ، باید نماز را به نیت فرادی تمام نماید .
مسأله 1423
انسان در بین نماز جماعت میتواند نیت فرادی كند .
مسأله 1424
اگر مأموم به واسطه عذری بعد از حمد و سوره امام نیت فرادی كند لازم نیست حمد وسوره را بخواند ، ولی اگر پیش از تمام شدن حمد و سوره نیت فرادی نماید ، باید مقداری را كه امام نخوانده بخواند .
مسأله 1425
اگر در بین نماز جماعت نیت فرادی نماید ، بنابر احتیاط واجب نباید دوباره نیت جماعت كند . هم چنین اگر مردد شود كه نیت فرادی كند یا نه وبعد تصمیم بگیرد نماز را با جماعت تمام كند ، نمازش خالی از اشكال نیست .
مسأله 1426
اگر شك كند كه نیت فرادی كرده یا نه ، باید بنا بگذارد كه نیت فرادی نكرده است .
مسأله 1427
اگر موقعی كه امام در ركوع است اقتدا كند و بركوع امام برسد ، اگر چه ذكر امام تمام شده باشد ، نمازش بطور جماعت صحیح است و یك ركعت حساب میشود . اما اگر به مقدار ركوع خم شود و بركوع امام نرسد نمازش بطور فرادی صحیح میباشد و باید آن را تمام نماید .
مسأله 1428
اگر موقعی كه امام در ركوع است اقتدا كند و به مقدار ركوع خم شود وشك كند كه به ركوع امام رسیده یا نه ، نمازش صحیح است وفرادی میشود .
مسأله 1429
اگر موقعی كه امام در ركوع است اقتدا كند و پیش از آن كه به‌اندازه ركوع خم شود ، امام سر از ركوع بردارد ، میتواند نیت فرادی كند یا صبر كند تا امام برای ركعت بعد برخیزد و آن را ركعت اول نماز خود حساب كند . ولی اگر برخاستن امام بقدری طول بكشد كه نگویند این شخص نماز جماعت میخواند ، باید نیت فرادی نماید .
مسأله 1430
اگر اول نماز یا بین حمد و سوره اقتدا كند و پیش از آن كه به ركوع رود ، امام سر از ركوع بردارد نماز او بطور جماعت صحیح است و باید ركوع كند و خود را به امام برساند .
مسأله 1431
اگر موقعی برسد كه امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد ، باید بعد از نیت و گفتن تكبیره الاحرام بنشیند و تشهد را با امام بخواند ولی سلام را نگوید و صبر كند تا امام سلام نماز را بدهد ، بعد بایستد و بدون آن كه دوباره نیت كند و تكبیر بگوید ، حمد و سوره را بخواند و آنرا ركعت اول نماز خود حساب كند .
مسأله 1432
مأموم نباید جلوتر از امام بایستد وبنابر احتیاط واجب قدری عقب‌تر از امام بایستد و چنانچه قد او بلند تر از امام باشد كه در ركوع و سجودش جلوتر از امام باشد اشكال ندارد .
مسأله 1433
در نماز جماعت باید بین مأموم و امام پرده و مانند آن كه پشت آن دیده نمیشود فاصله نباشد و همچنین است بین انسان و مأموم دیگری كه انسان به واسطه او به امام متصل شده است ، ولی اگر امام مرد و مأموم زن باشد چنانچه بین آن زن و امام یا بین آن زن و مأموم دیگری كه مرد است و زن به واسطه او به امام متصل شده است پرده و مانند آن باشد اشكال ندارد .
مسأله 1434
اگر بعد از شروع به نماز بین مأموم و امام ، یا بین مأموم و كسی كه مأموم به واسطه او متصل به امام است ، پرده یا چیز دیگری كه پشت آنرا نمیتوان دید فاصله شود ، نمازش فرادی میشود و صحیح است .


مسأله 1435
اگر بین جای سجده مأموم و جای ایستادن امام بقدر گشادی بین دو قدم فاصله باشد اشكال ندارد ، ونیز اگر بین انسان و مأمومی كه جلوی او ایستاده و بوسیله او به امام متصل است به همین مقدار فاصله باشد نمازش اشكال ندارد ، و احتیاط مستحب آن است كه جای سجده ماموم با جای كسی كه جلوی او ایستاده ، هیچ فاصله نداشته باشد .
مسأله 1436
اگر مأموم به واسطه كسی كه طرف راست یا چپ او اقتدا كرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد ، چنانچه باندازه گشادی بین دو قدم هم فاصله داشته باشند نمازش صحیح است .
مسأله 1437
اگر در نماز ، بین مأموم و امام یا بین مأموم و كسی كه مأموم به واسطه او به امام متصل است بیشتر از یك قدم بزرگ فاصله پیدا شود نمازش فرادی میشود و صحیح است .
مسأله 1438
اگر نماز همه كسانی كه در صف جلو هستند تمام شود یا همه نیت فرادی نمایند ، اگر فاصله باندازه یك قدم بزرگ نباشد نماز صف بعد بطور جماعت صحیح و اگر بیشتر از این مقدار باشد فرادی میشود و صحیح است .
مسأله 1439
اگر در ركعت دوم اقتدا كند ، قنوت و تشهد را با امام میخواند و احتیاط آن است كه موقع خواندن تشهد انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند كند ، و باید بعد از تشهد با امام برخیزد و حمد و سوره را بخواند ، واگر برای سوره وقت ندارد ، حمد را تمام كند و در ركوع یا سجده خود را به امام برساند ، یا نیت فرادی كند و نمازش صحیح است ، ولی اگر در سجده به امام برسد ، بهتر است كه احتیاطا نماز را دوباره بخواند .
مسأله 1440
اگر موقعی كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتی است اقتدا كند ، باید در ركعت دوم نمازش كه ركعت سوم امام است بعد از دو سجده بنشیند و تشهد را به مقدار واجب بخواند وبرخیزد ، و چنانچه برای گفتن سه مرتبه تسبیحات وقت ندارد ، یك مرتبه بگوید و در ركوع یا سجده خود را به امام برساند .
مسأله 1441
اگر امام در ركعت سوم یا چهارم باشد و مأموم بداند كه اگر اقتدا كند و حمد را بخواند به ركوع امام نمیرسد ، بنابر احتیاط واجب باید صبر كند تا امام به ركوع رود ، بعد اقتدا نماید .
مسأله 1442
اگر در ركعت سوم یا چهارم امام اقتدا كند ، باید حمد و سوره را بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد ، باید حمد را تمام كند ودر ركوع یا سجده خود را به امام برساند ، ولی اگر در سجده به امام برسد ، بهتر است كه احتیاطا نماز را دوباره بخواند .
مسأله 1443
كسی كه میداند اگر سوره را بخواند در ركوع به امام نمیرسد ، باید سوره را نخواند ولی اگر خواند نمازش صحیح است .
مسأله 1444
كسی كه اطمینان دارد كه اگر سوره را شروع كند یا تمام نماید به ركوع امام میرسد ، احتیاط واجب آن است كه سوره را شروع كند یا اگر شروع كرده تمام نماید .
مسأله 1445
كسی كه یقین دارد ، اگر سوره را بخواند به ركوع امام میرسد ، چنانچه سوره را بخواند و به ركوع نرسد نمازش صحیح است .
مسأله 1446
اگر امام ایستاده باشد و مأموم نداند كه در كدام ركعت است میتواند اقتدا كند ، ولی باید حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر چه بعد بفهمد كه امام در ركعت اول یا دوم بوده ، نمازش صحیح است .
مسأله 1447
اگر به خیال این كه امام در ركعت اول یا دوم است حمد و سوره نخواند و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوم یا چهارم بوده نمازش صحیح است . ولی اگر پیش از ركوع بفهمد ، باید حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد ، فقط حمد را بخواند و در ركوع یا سجده خود را به امام برساند .
مسأله 1448
اگر به خیال این كه امام در ركعت سوم یا چهارم است حمد و سوره بخواند و پیش از ركوع یا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اول یا دوم بوده ، نمازش صحیح است .
مسأله 1449
اگر موقعی كه مشغول نماز مستحبی است جماعت برپا شود ، چنانچه اطمینان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد ، مستحب است نماز را رها كند و مشغول نماز جماعت شود . بلكه اگر اطمینان نداشته باشد كه به ركعت اول برسد مستحب است به همین دستور رفتار نماید .
مسأله 1450
اگر موقعی كه مشغول نماز سه ركعتی یا چهار ركعتی است جماعت برپا شود ، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمینان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد . مستحب است به نیت نماز مستحبی نماز را دو ركعتی تمام كند و خود را به جماعت برساند .
مسأله 1451
اگر نماز امام تمام شود و مأموم مشغول تشهد یا سلام اول باشد ، لازم نیست نیت فرادی كند .
مسأله 1452
كسی كه یك ركعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد ركعت آخر را میخواند ، میتواند برخیزد و نماز را تمام كند و یا انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد و صبر كند تا امام سلام نماز را بگوید وبعد برخیزد .
شرایط امام جماعت
مسأله 1453
امام جماعت باید بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و عادل و حلال زاده باشد و نماز را بطور صحیح بخواند و نیز امام جماعت بنابر احتیاط واجب باید مرد باشد و اقتداء كردن به بچه ممیز حتی اقتداء كننده نیز بچه ممیز باشد اشكال دارد .
مسأله 1454
امامی را كه عادل میدانسته ، اگر شك كند به عدالت خود باقی است یا نه ، میتواند به او اقتدا نماید .
مسأله 1455
كسی كه ایستاده نماز میخواند ، نمیتواند به كسی كه نشسته یا خوابیده نماز میخواند اقتدا كند . و كسی كه نشسته نماز میخواند نمیتواند به كسی كه خوابیده نماز میخواند اقتدا نماید .
مسأله 1456
كسی كه نشسته نماز میخواند ، میتواند میتواند به كسی كه نشسته نماز میخواند اقتدا كند ولی بنا بر احتیاط واجب كسی كه خوابیده است نباید به كسی كه نشسته و یا خوابیده نماز میخواند اقتدا نماید .
مسأله 1457
اگر امام جماعت به واسطه عذری با تیمم یا با وضوی جبیره‌ای نماز بخواند ، میشود به او اقتدا كرد ولی اگر به واسطه عذری با لباس نجس نماز میخواند بنا بر احتیاط واجب نباید به او اقتدا كرد .
مسأله 1458
اگر امام مرضیدارد كه نمیتواند از بیرون آوردن بول و غائط خودداری كند بنابر احتیاط واجب ، نمیشود به او اقتدا كرد و نیز زنی كه مستحاضه نیست نمیتواند به زن مستحاضه اقتدا نماید .
مسأله 1459
بنابر احتیاط واجب كسی كه مرض خوره یا پیسی دارد ، نباید امام جماعت شود .
احكام نماز جماعت
مسأله 1460
موقعی كه مأموم نیت میكند ، باید امام را معین نماید . ولی دانستن اسم او لازم نیست ، مثلا اگر نیت كند اقتدا میكنم به‌امام حاضر نمازش صحیح است .
مسأله 1461
مأموم باید غیر از حمد وسوره همه چیز نماز را خودش بخواند ، ولی اگر ركعت اول یا دوم او ركعت سوم یا چهارم امام باشد ، باید حمد و سوره را بخواند .
مسأله 1462
اگر مأموم در ركعت اول و دوم نماز صبح و مغرب و عشا صدای حمد و سوره امام را بشنود ، اگر چه كلمات را تشخیص ندهد ، باید حمد و سوره را نخواند واگر صدای امام را نشنود ، مستحب است حمد وسوره بخواند ولی باید آهسته بخواند و چنانچه سهوا بلند بخواند اشكال ندارد .
مسأله 1463
اگر مأموم بعضی از كلمات حمد و سوره امام را بشنود ، احتیاط واجب آن است كه حمد و سوره را نخواند .
مسأله 1464
اگر مأموم سهوا حمد وسوره بخواند ، یا خیال كند صدائی را كه میشنود صدای امام نیست و حمد و سوره بخواند وبعد بفهمد صدای امام بوده ، نمازش صحیح است.
مسأله 1465
اگر شك كند كه صدای امام را میشنود یا نه ، یا صدائی بشنود و نداند صدای امام است یا صدای كس دیگر ، میتواند حمد و سوره بخواند .
مسأله 1466
مأموم باید در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر حمد و سوره نخواند و مستحب است به جای آن ذكر بگوید .
مسأله 1467
مأموم نباید تكبیره الاحرام را پیش از امام بگوید بلكه احتیاط واجب آن است كه تا تكبیر امام تمام نشده تكبیر نگوید .
مسأله 1468
اگر مأموم پیش از امام عمدا هم سلام دهد نمازش صحیح است .
مسأله 1469
اگر مأموم غیر از تكبیره الاحرام و سلام چیزهای دیگر نماز را پیش از امام بگوید اشكال ندارد . ولی اگر آنها را بشنود ، یا بداند امام چه وقت میگوید ، احتیاط مستحب آن است كه پیش از امام نگوید .
مسأله 1470
مأموم باید غیر از آنچه در نماز خوانده میشود ، كارهای دیگر آن ، مانند ركوع و سجود را با امام یا كمی بعد از امام بجا آورد . و اگر عمدا پیش از امام یا مدتی بعد از امام انجام دهد ، معصیت كرده ولی نمازش صحیح است اما اگر در حال قرائت امام به ركوع رود نمازش باطل میشود و نیز اگر دو ركن پشت سرهم از امام جلو یا عقب بیفتد بنا بر احتیاط واجب باید نماز را تمام كند ودوباره بخواند اگر چه بعید نیست نمازش صحیح باشد و فرادی شود .
مسأله 1471
اگر سهوا پیش از امام سر از ركوع بردارد ، چنانچه امام در ركوع باشد ، باید به ركوع برگردد و با امام سر بردارد و در این صورت زیاد شدن ركوع كه ركن است نماز را باطل نمیكند ولی اگر به ركوع برگردد و پیش از آن كه به ركوع برسد ، امام سر بردارد نمازش باطل است .
مسأله 1472
اگر اشتباها سر بردارد وببیند امام در سجده است باید به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده این اتفاق بیفتد برای زیاد شدن دو سجده كه ركن است نماز باطل نمیشود .
مسأله 1473
كسی كه اشتباها پیش از امام سر از سجده برداشته هر گاه به سجده برگردد ، و هنوز به سجده نرسیده امام سر بردارد ، نمازش صحیح است ولی اگر در هر دو سجده این اتفاق بیفتد ، نماز باطل است .
مسأله 1474
اگر اشتباها سر از ركوع یا سجده بردارد و سهوا یا به خیال این كه به امام نمیرسد ، به ركوع یا سجده نرود ، نمازش صحیح است .
مسأله 1475
اگر سر از سجده بردارد وببیند امام در سجده است چنانچه به خیال این كه سجده اول امام است ، به قصد این كه با امام سجده كند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده ، باید بنابر احتیاط نماز را تمام كند و از سر بخواند . و اگر به خیال این كه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده ، احتیاط آن است كه نماز را فرادی تمام نماید اگر چه میتواند متابعت امام را بكند و به سجده رود و نماز را تمام كند .
مسأله 1476
اگر سهوا پیش از امام به ركوع رود و طوری باشد كه اگر سر بردارد به مقداری از قرائت امام میرسد ، چنانچه سر بردارد و با امام به ركوع رود نمازش صحیح است .
مسأله 1477
اگر سهوا پیش از امام به ركوع رود و طوری باشد كه اگر برگردد به چیزی از قرائت امام نمیرسد ، احتیاط واجب آن است كه سر بردارد و با امام نماز را تمام كند و نمازش صحیح است و اگر سر بر ندارد تا امام برسد نمازش صحیح است.
مسأله 1478
اگر پیش از امام به سجده رود ، احتیاط واجب آن است كه سر بردارد و با امام به سجده رود و اگر بر نداشت نمازش صحیح است .
مسأله 1479
اگر امام در ركعتی كه قنوت ندارد اشتباها قنوت بخواند ، یا در ركعتی كه تشهد ندارد اشتباها مشغول خواندن تشهد شود مأموم نباید قنوت و تشهد را بخواند ولی نمیتواند پیش از امام به ركوع رود ، یا پیش از ایستادن امام بایستد بلكه باید صبر كند تا قنوت و تشهد امام تمام شود و بقیه نماز را با او بخواند . چیزهائی كه در نماز جماعت مستحب است
مسأله 1480
اگر مأموم یك مرد باشد ، مستحب است طرف راست امام بایستد و اگر زن باشد ، مستحب است در طرف راست امام طوری بایستد كه جای سجده‌اش مساوی زانو یا قدم امام باشد و اگر یك مرد و یك زن یا یك مرد و چند زن باشند مستحب است مرد طرف راست امام و باقی پشت سر امام بایستند و اگر چند مرد یا چند زن باشند مستحب است مردها عقب امام و زنها پشت مردها بایستند .
مسأله 1481
اگر امام و مأموم هر دو زن باشند احتیاط آن است كه امام كمی جلوتر بایستد .
مسأله 1482
مستحب است امام در وسط صف بایستد و اهل علم و كمال و تقوی در صف اول بایستند .
مسأله 1483
مستحب است صفهای جماعت منظم باشد وبین كسانی كه در یك صف ایستاده‌اند فاصله نباشد وشانه آنان ردیف یكدیگر باشد .
مسأله 1484
مستحب است بعد از گفتن قد قامت الصلاه مأمومین برخیزند .
مسأله 1485
مستحب است امام جماعت حال مأمومی را كه از دیگران ضعیف‌تر است رعایت كند و عجله نكند تا افراد ضعیف باو برسند و نیز مستحب است قنوت و ركوع و سجود را طول ندهد ، مگر بداند همه كسانی كه به او اقتدا كرده‌اند مایلند .
مسأله 1486
مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهائی كه بلند میخواند صدای خود را به قدری بلند كند كه دیگران بشنود ، ولی باید بیش از اندازه صدا را بلند نكند .
مسأله 1487
اگر امام در ركوع بفهمد كسی تازه رسیده و میخواهد اقتدا كند مستحب است ركوع را دو برابر همیشه طول بدهد و بعد برخیزد ، اگر چه بفهمد كس دیگری هم برای اقتدا وارد شده است . چیزهائی كه در نماز جماعت مكروه است
مسأله 1488
اگر در صفهای جماعت جا باشد ، مكروه است انسان تنها بایستد .
مسأله 1489
مكروه است مأموم ذكرهای نماز را طوری بگوید كه امام بشنود .
مسأله 1490
مسافری كه نماز ظهر و عصر و عشا را دو ركعت میخواند مكروه است در این نمازها به كسی كه مسافر نیست اقتدا كند و كسی كه مسافر نیست مكروه است در این نمازها به مسافر اقتدا نماید.


منبع :انديشه قم 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:46 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


آداب نماز جماعت

1- به نماز جماعت اهميت بدهيد ترك نماز جماعت ،اگر از روي بي احترامي باشد،جايز نيست.
2- با خاطر ايرادات جزيي امام جماعت، ماز جماعت را ترك نكنيد.
3- در هر حال نماز جماعت تشكيل دهيد: حتي با دوستان و اهل خانواده
4- هيچ گاه نماز جماعت را به بهانة درس و كار و... ترك نكنيد.
5- هيچ وقتبه اميد با گام اينكه در نماز فردي حال بهتر و حضور قلب بيشتري داريد ،نماز جماعت را ترك نكنيد.
6- بهتر است قبل از اذان براي جماعت اماده شده باشيد
7- (اطرافيان خود را براي شركت در نماز جماعت تشويق كنيد ( با قول و عمل)
8- چنانچه قبل از اقامة ماعت نماز را فرادي خوانديد بهتر است دوباره نماز را با جماعت بخوانيد
9- براي شركت در نماز جماعت بهترين لباسهاي خود را بپوشيد، و عطر بزنيد.
10-پيش از حضور در جماعت، بوي بد لباس و اعضاي بدن خود را از بين ببريد.
11-سعي كنيد از ابتدا به جماعت برسيد ؛تا فضيلت و ثواب تمام آنرا درك كنيد.
12- هيچگاه با اصرار از ديگران نخواهيد كه در بين صفوف به شما جا دهند.
13-در صف نماز جماعت صفها را منظم تشكيل دهيد.
14- هيچگاه نسبت به ايستادن در كنار افراد ضعيف و فقير تكبر نكنيد.
15- مراقب باشيد، به جهت شرور و تكبر، در صف‌هاي جلو نايستيد و براي ريا در صف‌هاي عقب قرارنگيريد.
16-پاي خود را روي جانماز و مهر ديگران نگذاريد.
17-متوجه نماز خود باشيد و از توجه ديگران و اعمالشان خودداري كنيد.
18-در اعمال نماز جماعت زياد از امام جماعت عقب نيفتيد.
19-دراز كار،صداي خود را به دري بلند نكنيد كه مزاحم ديگران بوده و تمركزشان را به بزند.
20- براي رسيدن به ثواب بيشتر، زود تكبير گفته و اقتدا كنيد.
21- هر گاه خواستيد در حال ركوع اقتدا كنيد، براي خبر كردن امام جماعت يكبار تكبير گفتن كافي است آنرا تكرار نكنيد و آية صبر و ....نخوانيد.
22- در خواندن دعاهاي پس از نماز ؛با ديگران هم صدا و هماهنگ باشيد.
23-پس از اتمام نماز،با برادران ديني احوالپرسي كرده و جوياي احوال غائبين باشيد.
24-هيچگاه از امام جماعت درخواست نكنيد كه سرعت ماز را به دلخواه شما تنظيم كند.
25- درو وقت ورود و خروج،مراقب باشيد پاي خود را روي كفش ديگران نگذاريد.
26- مستحب است بعد از گفتن قد قامت الصلوه امام جماعت ،مأموين برخيزيد.
27- اگر در صف‌هاي جماعت جا باشد ،مكروه است انسان تنها بايستد.
28-مكروه است مأموم ذكرهاي نماز را طوري بگويد كه امام جماعت را بشنود.
29- پيامبر اكرم(ص) فرمودند:يك نماز جماعت بهتر است از چهل سال نماز فرادي در خانه.
30- شركت در نماز جماعت براي هر كس مستحب است به ويژه براي همسايه مسجد.
31-مستحب است كه انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.
32- نماز جماعت، هر چند اول وقت خوانده نشود،از نماز فرادي اول وقت بهتر است.
33- نماز جماعتي كه مختصر خوانده مي‌شود،از نماز فرادايي كه طول بدهد بهتر است.
34- امام يا مأموم مي‌توانند نمازي را كه به جماعت خوانده دوباره به جماعت بخوانند،در صورتي كه جماعت دوم و اشخاص آن غير از اول باشند.
35-فاصلة امام و مأموم و فاصلة صف‌ها زياد نبايد باشد.
36- كسي كه ايستاده نماز مي‌خواند، نمي‌تواند به كسي كه نشسته يا خوابيده نماز اقتدا كند.
37-مستحب است امام در وسط صف بايستد و اهل علم ،كمال و تقوي در صف اول بايستند.


به كوشش فرهاد نشاط فر،كارشناس آموزش و پژوهش


نويسنده:فاطمه وثوقى


آثار فرهنگى، اجتماعى و تربيتى نماز جماعت


خبرگزاري فارس:واژه «صلاة» در لغت به معناى دعاست از آنجا كه نماز شامل دعا نيز مى باشد اين واژه از معنى لغوى خود به اعمالى كه نماز خوانده مى شود, نامگذارى شد. مقاله حاضر به بررسى مختصرى در مورد آثار فرهنگى, اجتماعى و تربيتى نماز جماعت مى پردازد.


((اقم الصلاه لذكرى))(1)
براستى چرا نماز از ميان اعمال و عبادات دين به عنوان ياد خداوند و عمود دين معرفى و توصيه شده است و اندازه ثواب اين فريضه بهنگام برپايى با جماعت خارج از تصور انسان است.
حضرت پيامبر(ص) فرمودند: ((اگر تعداد نمازگزاران صفوف جماعت از 10 نفر فراتر رود, پاداش هر ركعت آن, آنقدر زياد مى گردد كه حتى اگر تمام آسمانها كاغذ شود و تمام درياها مركب, و همه درختان قلم گردند و همه فرشتگان مإمور نوشتن آن, نمى توان پاداش آن را ثبت نمود و پاداش آن فقط در خور محاسبه ذات بيكران الهى است.))(2)
در حديثى ديگر حضرت فرمودند: ((هر كس مقيد به حضور در نماز جماعت تحت هر شرايطى باشد از پل صراط همچون برق عبور مى كند و به بهشت نائل مى گردد.))(3)
مقاله حاضر به بررسى مختصرى در مورد آثار فرهنگى, اجتماعى و تربيتى نماز جماعت مى پردازد.
لكن در اين ميان نبايد از مكان نماز جماعت (مسجد) غفلت كرد.
واژه ((صلاه)) در لغت به معناى دعاست از آنجا كه نماز شامل دعا نيز مى باشد اين واژه از معنى لغوى خود به اعمالى كه نماز خوانده مى شود, نامگذارى شد. بنابراين انسان نمازگزار روزانه 3 يا 5 نوبت به درگاه خالق خود دعا مى كند. به اين معنا كه خدا را به يارى خود مى طلبد و از او انتظار اميد به زندگى شايسته را دارد.
اين نوع ارتباط معنوى به اعتقاد روانشناسان به (درونى شدن) منجر مى شود. كه در اين صورت انسان موحد كسى را جز خداى سبحان اميد و پشتوانه خود نمى داند و اين احساس مايه انگيزش او در تمام عرصه ها خواهد بود. با توجه به اينكه خالق هستى (رب العالمين) است و تمامى فرهنگ از جانب او به بشر رسيده است, شيوه دعا كردن را به بنده خود آموزش داده كه چگونه با خداى خود سخن بگويد و چه چيزى را از او مسئلت نمايد. آنچه در منابع روايى به عنوان عمود دين از نماز ياد شده, در واقع مى توان گفت, به منزله شاهرگ حيات طيبه است كه بنده نمازگزار به دست خود مقدمات آن را فراهم كرده و بنايى محكم و رو به آسمان, به طرف بالا پيش مى برد. تا در هنگام نياز, بر آن تكيه زده و كمر راست كند.
پس بنابراين, اين ستون هرچه بيشتر و محكمتر بنا شود بهره ورى آن نيز افزون خواهد بود.
حال كه دانستيم نماز دعا و نيايش به سوى معبود و ستون دين است, سزاوار است كه اين ستون در مكان هاى مقدس مسجد توسط افراد صالح و پرهيزگار برپا شده و حفظ و حراست گردد.
با مرور آيات و روايات در مورد نماز به اين نكته مهم پى مى بريم كه نماز سررشته ارتباط بنده با خالق بوده و جذابيت اين رشته بسان آهن ربا نمازگزاران متعهد را در اوقات معين روزانه سه يا پنج بار به سوى مكانهاى برگزارى نماز جماعت به قصد احيإ ستونهاى جديد و بسيار مى كشاند.
قطع نظر از احيإ ستونهاى جديد و افزون, استحكام بناى عظيم دين و آئين نيز افزون گرديده و ساليان دراز نسلهاى آينده در زير سايه آرامش بخش آن به حيات طيبه خود ادامه خواهند داد. در اين رابطه قرآن كريم مى فرمايد:
((انما يعمر مساجد الله من آمن بالله واليوم الاخر واقام الصلاه وآتى الزكاه ولم يخش الا الله فعسى اولـئك ان يكونوا من المهتدين)).(4)
واژه ((انما)) كه در عربى به معناى حصر است, تعمير مساجد منحصر به افراد نمازگزار شده مى فرمايد: ((منحصرا تعمير مساجد خدا به دست كسانى است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و نماز (پنجگانه) بپا دارند و زكاه مال خود بدهند و از غير خدا نترسند آنها اميدوار باشند كه از هدايت يافتگان راه خدا هستند.))


آثار فرهنگى در نماز جماعت چگونه تحصيل مى شود؟


همانطور كه مسجد در صدر اسلام محل پذيرش افراد مختلف و محل اجتماعات سياسى, فرهنگى, اجتماعى بود, امروز نيز پذيراى مربيان و متربيان جهت تعليم و تربيت و مكان اوج سالكان راستين است.
در اينجا ذكر اين نكته لازم است و آن اينكه حضور فيزيكى امام جماعت عملا در ميان همه اقشار مختلف مردم مسلمان و نمازگزار يا ممكن نيست و يا به صورت ملاقات با بخش كوچكى از مردم امكان پذير است. اما به بركت حضور در نماز جماعت ارتباط معنوى و صميمانه مردم با امام جماعت ميسر مى گردد و مردم به عنوان پيام رسانان دين از وجود ائمه جماعات بهره مند مى گردند. و متقابلا آنها نيز درصدد بالابردن سطح فرهنگ و آگاهى اسلامى مردم نمازگزار تلاش مى كنند. و به يارى يكديگر يك فضاى سالم و پاكيزه براى رشد اركان اسلامى و ارزشى مهيا مى نمايند.
همانطور كه مى دانيم تربيت, اركان حيات اجتماعى انسان است, و لذا توجه به ابعاد مختلف تربيتى, توجه به شخصيت والاى انسان است. در اصول تربيتى, محيط زيست يكى از عوامل تإثيرگذار بوده و مى تواند كفه ترازوى تربيت را به نفع خود سنگين نمايد. بنابراين مساجد و مكانهاى برگزارى نماز جماعت به عنوان يكى از محورهاى تربيتى قابل توجه مى باشد.
به هنگام اوقات نماز يوميه, با نداى موذن بندگان صالح, وقت شناس و وظيفه شناس به سوى ميعادگاه روانه مى شوند حضور به موقع و منظم نمازگزاران اثر تربيتى مطلوب در ارج نهادن به نداى ((حى على خير العمل)) دارد و نشانگر نياز انسانها به اعمال نيك مى باشد كه در سايه انجام عمل خير به آرامش درونى مى رسند و با عطر معنويت كه از وجود افراد صالح و متقى تراوش مى كند, روح خود را نيز معطر مى نمايد.
انجام اعمال عبادى نماز جماعت به صورت يك دست و منظم, بيانگر اين حقيقت است كه اگر افراد مسلمان اراده بكنند مى توانند در تمام امور زندگى نظم و انضباط داشته و با بهره گرفتن از قابليت هاى نهان و آشكار خود, حلال مشكلات خود و ديگران باشند.
به عبارت ديگر هم اكنون كه جماعت مومن نمازگزار اراده كرده و به دلخواه و به صورت اختيارى همه با هم, در كنار هم براى احيإ شعائر اسلامى قدم پيش گذاشته و مصمم به انجام آن هستند, به همان نسبت خواهند توانست در ساير امور دينى پيش گام بوده و با بهره گيرى از نيروى ايمان و استعدادهاى موجود, قله هاى كمال را تسخير كنند. و هرگاه اين رفتارها به صورت مدام و مستمر صورت بگيرد (حضور در جماعت) از خلاقيتها و صفات خدا پسندانه افراد صالح بهره برده و متإثر شده, در نتيجه به اصلاح و خودسازى پرداخته و اين شكوفايى را به جامعه نيز سرايت خواهند داد. در علم روانشناسى اين مرحله از رفتار به رمز خويشتن يابى معروف است, مساجد و ساير مكانهاى نماز جماعت علاوه بر محل نيايش بودن, منابع اشاعه فرهنگ اسلامى و محل به نمايش گذاشتن قدرت و اقتدار امت اسلامى نيز مى باشد. و روزانه سه يا 5 بار افراد مومن در خدمت خالق خود بوده و براى جان نثارى و اطاعت از ساير اوامر مولا اعلان آمادگى مى كند و نفس اين عمل هشدارى است براى دشمنان اسلام, و گام نخستين براى حركت احيإ عدالت اجتماعى و ظلم ستيزى.
علاوه بر مطالب ذكر شده اجتماع مسلمين در نماز جماعت بسان دژ محكم و سنگر مقاومت و مقر فرماندهى و محل تصميم گيريهاى مهم سياسى, فرهنگى و اجتماعى مى باشد. و در برابر توطئه گران و بدخواهان دين, اعلام موضع كرده و آرامش نسبى آنها را به هم مى ريزد.
امام راحل(ره) در اين رابطه فرمودند: ((شما ملت براى اسلام قيام كرديد و براى اسلام اين همه زحمت كشيديد و داريد مى كشيد. مراكزى كه مراكز بسط حقيقت اسلام است,. .. فقه اسلام است و آن مساجد است, اينها را خالى نگذاريد اين يك توطئه است كه مى خواهند مسجدها را كم كم خالى كنند. مساجد بايد مركز تربيت صحيح باشد...))(5)
اكنون كه سخن از مسجد به ميان آمده اشاره اى هم به محراب مسجد داشته باشيم. همانطور كه در مقر فرماندهى, فرمانده ارشد در مكان مخصوص قرار مى گيرد و خط و رمز را مشخص مى نمايد و ديگران از او پيروى مى كنند, در مسجد نيز محراب مسجد از يك چنين جايگاهى برخوردار است و امام جماعت به عنوان مربى و رهبر در محل محراب به انجام اعمال عبادى نماز مشغول شده وساير نمازگزاران از وى پيروى كرده و دنباله رو وى مى باشند.
محراب مسجد همانطور كه از نامش پيداست محل جنگ با شيطان است. در اينجا لازم است به نكته اى ظريف اشاره كنيم و آن اينكه از نظر روانشناسى ممارست دائمى انسان با هر چيزى اثر پذيرى را به دنبال خواهد داشت و انسان را قرين خود خواهد كرد.
بنابراين مشاهده روزانه (محراب عبادت) با توجه به فلسفه وجودى محراب, به تدريج توجه افراد نمازگزار را از دشمن درون به دشمن بيرونى معطوف خواهد كرد.
به عبارت ديگر اكنون كه شيطان درونى به چشم مشاهده نمى شود شيطان بيرون كه همانا دشمنان دين اسلام هستند مظهر شيطانند. و قابل موضع گيرى, پس اولين گام, مبارزه با شيطان و ظلم ستيزى در نماز جماعت برداشته خواهد شد.
هرگاه اين احساس و طرز تفكر در جمع نمازگزاران به وجود بيايد, بدون آنكه در اين باره با يكديگر به گفتگو بپردازند همگان نسبت به دشمن خويش اظهار تنفر مى كنند و مانند هيزمى هستند كه مهياى روشن كردن است و اين احساس زمانى به اوج مى رسد كه خطيب جمعه يا جماعت, طى خطابه اى مردم را نسبت به دشمنان دين آگاه كرده و يا در آنها انگيزه هاى نفرت را بيدار كند. و لذا ديده مى شود غالب تظاهرات و اظهار تنفر, نسبت به دشمنان و توطئه گران بعد از نمازهاى جماعت و جمعه صورت مى گيرد.
در تاريخ فلسطين آمده است كه غالب راهپيمايى هاى مردمى به رهبرى روحانيت بعد از نمازهاى جماعت شكل مى گرفت و همراه با پيروزى بود.))
روانشناسان معقتدند هرگاه افرادى عصبانى باشند و در عين عصبانيت اگر با اسباب و ابزارى كه از عوامل تحريك كننده است روبرو شوند عصبانيت آنها شدت خواهد يافت. پس بنابراين نظريه حضور نمازگزاران متنفر از شيطان و مظاهر شيطانى در كنار محراب عبادت, انگيزه ظلم ستيزى را تقويت مى كند و فرهنگ ظلم ستيزى به دست فراموشى سپرده نمى شود. و بلكه همواره افراد مسلمان در حال آماده باش روحى وفيزيكى قرار مى گيرند و از دشمن خود غافل نمى باشند. چنانچه در شكل گيرى و تداوم انقلاب اسلامى ما اين تفكر و احساس نقش كليدى به همراه داشت.
در واقعه كربلا روز عاشورا امام حسين(ع) و انصار باوفايش بعد از انجام نماز ظهر, لباس شجاعت و شهامت بر تن كرده و بر عليه ظلم بنى اميه وارد ميدان نبرد شدند و دليرانه در ركاب امام, جام شهادت را نوشيدند.
سربازان دلير ايران زمين نيز غالبا بعد از نماز جمعه و جماعت عازم جبهه هاى نبرد مى شدند. و طبق آنچه كه راويان جنگ نقل مى كردند, حمله هاى بسيارى, بعد از نماز صورت مى گرفت.


فرهنگ همكارى و تعاون


همكارى و تعاون كه از عوامل وحدت آفرين و استحكامبخش جامعه هستند غالبا در نماز جماعت بيش از ساير اجتماعات به چشم مى خورد. مراعات حقوق ديگران و يارى آنها, رسيدگى به مشكلات برادران دينى در نماز جماعت مطرح شده و به همت مردم كارهاى مفيد و مهم صورت مى گيرد.
به عنوان مثال در اجتماع جمعه و جماعت از مردم خواسته مى شود كه براى رفع خشك سالى در نماز استسقإ حاضر بشوند. و مردم با انگيزه ((تعاونوا على البر)) سه روز به خاطر همنوعان خود روزه گرفته و نماز مى خوانند. اينگونه اعمال نه تنها مشكلات مومنين را از سر راه برمى دارد, بلكه از عوامل پيوند اجتماع و مردم نيز هست, افراد نمازگزار با حضور خود در صفوف نماز به ((اعتصموا بحبل الله)) جامه عمل مى پوشانند.
امام صادق(ع) مى فرمايند: ((به هم بپيونديد و با هم نيكى كنيد و به هم مهربانى كنيد و برادران خوشرفتارى باشيد, چنانكه خداى عزوجل به شما فرموده)) از فرما(6)يشات امام استفاده مى شود كه تعاون و نيكى مهربانى به همراه داشته و موجب جلب ساير مومنين به جمع نمازگزاران مى گردد. امروز در جوامع غير مسلمان عامل اصلى از هم گسيختگى ملتها و دولتها عدم وجود عاطفه و تعاون و دلسوزيست.
رسول مكرم اسلام مى فرمايند: ((من اصبح لا يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم;(7) هر كس صبح كند و اهتمامى به كار مسلمانان ندارد, پس مسلمان نيست.)) هرگاه مومنين در سه وعده حضور به امور برادران خود همت بگمارند ديگر تنش روانى در جامعه وجود نخواهد داشت. خداوند سبحان دعايى را قرين اجابت كرده كه در جمع مسلمين دعا شده باشد كه نوعى تعاون به شمار مى رود.


فرهنگ ايثار و انفاق


از ديگر بركات نماز جماعت اشاعه فرهنگ ايثار و انفاق است, كه گاهى در حد اعلا و ممتاز مشاهده مى شود.
جمع نمازگزارانى كه در حال نماز از خداى مهربان هدايت و نعمت را مسئلت مى نمايند ((صراط الذين انعمت عليهم...)) به تبع اين درخواست خود نيز گامى در جهت نعمت بودن براى ساير برادران خود برمى دارد. اعلام نياز بعد از نماز و به دنبال آن اقدام عمل افراد, از شاخصه هاى فرهنگ جمع نمازگزار است زمانى كه آيات ((اهدنا الصراط)) خوانده مى شود همگان هدايت را براى همنوعان خود مى خواهند, در واقع با دعاى خود به ديگران احسان مى كنند. در برخى از آيات نماز و انفاق قرين هم آمده اند:
((والذين صبروا ابتغإ وجه ربهم واقاموا الصلاه وانفقوا مما رزقناهم))(8)
و هم در طلب رضاى خدا راه صبر پيش مى گيرند و نماز بپا مى دارند و از آنچه نصيبشان كرديم پنهان و آشكار انفاق مى كنند)) ((الذين يقيمون الصلاه ومما رزقناهم ينفقون اولـئك هم المومنون حقا لهم درجات عند ربهم ومغفره ورزق كريم))(9) و نماز را با حضور قلب بپا مى دارند و از هرچه روزى آنها كرديم (علم و جاه و مال) انفاق مى كنند. آنها براستى و حقيقت اهل ايمانند و نزد خدا مراتب بلند و آمرزش و روزى نيكو (علم و ادب) مخصوص آنهاست.
بطور طبيعى اطلاع رسانى در مورد نياز و مشكلات مردم محروم در حالت عادى امكان پذير نيست و در صورت اقدام به اطلاع رسانى تنها بخش كوچكى از جامعه مطلع مى شوند. اما حضور در جماعت اين كار را سهل و ساده و به صورت مطلوب امكان پذير مى نمايد. و اقشار مختلف مردم از هر گوشه و كنار شهر در اسرع وقت به نداى هل من ناصر برادران محروم خود لبيك مى گويند و اين رفتار و اعمال انسانى احساس عاطفى را رشد مى دهد.


آثار اجتماعى

تعهد
ميان اديان و مكاتب, اسلام بيشترين توجه را براى مراعات و حقوق انسانها قائل شده و به عنوان حق الناس در جايگاه عدالت اجتماعى آن را مطرح كرده است. هنگام برپايى نماز جماعت مومنين ملزم به مراعات آداب و احكام نماز از جمله غصبى نبودن مكان نماز هستند, به اين معنا كه هرگاه مومن سجاده خود را قبل از سايرين در محل نماز گسترده باشد ديگران حق ندارند آن را برداشته و خود در آن محل به نماز بايستند. همين تعهد در وجود جمع نمازگزار ملكه شده و در ساير امور آنها نيز سرايت داده مى شود و ناخودآگاه تبديل به يك رفتار اجتماعى مى گردد.
تعهد به حضور مستمر و منظم در نماز جماعت نيز تمرينى است براى ساير تعهدات ملى و مذهبى, به بركت اين اخلاق پسنديده محيط كارى و زندگى از يك امنيت و آرامش مطلوب برخوردار مى شود و از سوى ديگر به تنش زدايى كمك چشم گيرى مى كند. احساس مسئوليت قطعا انسان را به تعهد وادار مى كند و سبب حل بسيارى از مشكلات اجتماعى مى گردد. به عنوان مثال در محيط كارى پاسخ به موقع به نياز ارباب رجوع, احساس عاطفى و صميمى آنها را به دنبال خواهد داشت, كه هرگاه اين نوع برخورد در همه محيطهاى كارى و زندگى اجرا شود, جامعه از يك امنيت نسبى برخوردار خواهد شد و اعتماد همگان را جلب خواهد كرد و مشاركت و همكارى را نيز به دنبال خواهد داشت.


همدردى و...
با تجديد حضور در نماز جماعت پيوند عاطفى و معنوى نيز تجديد مى گردد. حضور معنوى كه عامل گسترش مشتركات معنوى مى باشد, جمع نمازگزار را به همسويى و همفكرى فرا مى خواند و اين احساس در آنها به وجود مىآيد كه بنىآدم اعضاى يكديگرند و بنابراين نبايد از درد و رنج هموطنان خود غافل بشوند. و همين احساس از قوه به فعل تبديل شده و افراد مومن را به سراغ دردمندان مى فرستد و با حضور فيزيكى و معنوى باعث تسكين آلام آنها مى گردد.
در جبهه عمل نيز اين رفتار به ساير مومنين انتقال داده مى شود و عزم همگان براى رفع گرفتاريها و احيإ آرامش روانى در جامعه فراهم مى گردد. همدردى و همدلى با مومنين در مكتب انسان ساز اسلام سرآغاز خردمندى است, بعد از ايمان به خدا, و در منابع روائى بدان توصيه شده است.
يكى از علل شاد كردن قلب مومن كه در روايات به آن توجه شده است اين است كه فرد مسلمان با انگيزه شاد كردن دل مسلمانى, با حضور سبز خود بار سنگين درد و رنج را از دوش برادر خود برگرفته و خود را با او شريك مى داند و عامل اميدوارى براى آنهاست و از سوى ديگر احساس همبستگى, مودت, همكارى بين اقشار مردم مسلمان زنده و با طراوت پابرجا مى ماند و آثار مطلوب آن در پرورش و تربيت نسل آينده متجلى مى گردد.
بى شك شكوه و عظمت همدردى در نمازهاى جماعت بيش از ساير اجتماعات خواهد بود و به علت حضور مستمر مردم بدين سان پايه هاى بهداشت روانى در جامعه متزلزل نخواهد شد و جامعه از ابتلا به بيمارى دردناك (بى تفاوتى) نجات پيدا خواهد كرد. به قول روانشناسان در اثر ممارست فكرى و عمل مردم در سه وعده نماز جماعت به درونى شدن اين افكار و رفتار منجر خواهد شد. و يك زندگى ايده آل را براى نسل امروز و آينده تدارك خواهد ديد. احساس همدردى و همفكرى زمانى پديدار مى گردد كه برادرى از درد و رنج برادرش مطلع شود و آن را درك كند.
اين احساس در اجتماع جماعت نمازگزار به راحتى قابل رويت و لمس مى باشد. كه مومنان در كنار هم قرار گرفته ضمن عبادت از حال يكديگر نيز باخبر مى شوند و با هم تشريك مساعى مى نمايند و در صورت عدم حضور دوستى, سراغ او را مى گيرند. و چه بسا در پى او به تكلف نيز مى افتند. اسلام همدردى با ساير بندگان را امرى ضرورى تلقى مى كند و آن را عامل ثبات و آرامش جامعه مى داند. زمانى كه سپاه معاويه به يكى از شهرهاى بلاد اسلامى حمله مى كردند و خلخال از پاى زن يهودى درآوردند, مولاى متقيان فرمودند: اگر مسلمانى از اين غصه بميرد جاى سرزنش نيست. همدردى و همدلى در پايدارى ارزش هاى اسلامى نقش خوبى را ايفا مى كنند و يك حالت عرفان در دلها به وجود مىآورد كه همگان را به سوى معنويت سوق مى دهد.
الكسيس كارل مى گويد: ((احساس عرفانى جنبش است كه از اعماق فطرت ما سرچشمه گرفته است و يك غريزه اصلى است, انسان همانطور كه به آب نياز دارد, به خدا [ ومعنويت] نيز محتاج است, اما آنچه كه اين احساس را پديد آورده يا بيزار كرده نقش اساسى را دارد.))(10)
امام صادق(ع) فرمودند: مومن برادر مومن است, چشم و راهنماى اوست به او خيانت نكند و به او ستم نكند و او را گول نزند و با او وعده خلاف نكند.(11)
در موردى ديگر امام چنين مى فرمايد: ((مومن برادر مومن است چون يك تنند و اگر يكى را دردى رسد, در ديگر پاره هاى تن دريافت مى شود, و روحشان از يك روح است و براستى روح مومن به روح خدا پيوسته تر است از پيوستن پرتو آفتاب بدان.))(12)
با توجه به توصيه هاى امام بر همه مومنان لازم است كه در هر حال از احوال يكديگر باخبر بشوند و تا عضوى از اعضإ پيكر اسلامى آرام نگيرد آنها نيز آرامش نداشته باشند.


دوستى ها
از آنجا كه انسان موجود اجتماعى است در روابط اجتماعى ناگزير از انتخاب دوست مى باشد. مى توان گفت يكى از اركان (وحدت) معاشرتها و دوستى هاى صحيح و سالم در مكان هاى نمازجمعه و جماعت است كه در اثر آشنايى و ديدارهاى روزانه به شكل احسن انتخاب دوست ميسر مى باشد. و حتى ادامه دوستى اين گونه افراد مى تواند در روز قيامت هم به صورت شفاعت چهره بنماياند. ((اين گروه مى توانند در چارچوب اذن الهى درباره افراد خاصى كه روابط معنوى آنان با خدا برقرار بوده و پيوند روحى آنها با شفيعان الهى نگسسته باشد, درخواست آمرزش گناه وطلب مغفرت بنمايند. لازم به ذكر است شفاعت مخصوص افرادى است كه خداپسندانه وارد صحنه قيامت گردند و از گناهانى كه سلب شايستگى شفاعت را مى كنند برحذر باشند.))(13)
دوستانى كه در نماز جماعت انتخاب مى شوند براساس تولى و تبرى است و از اعتياد و قاچاق و... سر درنمىآورد, دوستانى كه با معيارهاى دينى برگزيده شده اند همواره موجب زينت و سرافرازى انسان بوده اند نمونه هاى بارز اين گونه دوستى ها را در دفاع مقدس به وضوح مشاهده كرده ايم كه چگونه تا پاى جان دوستان زخمى خود را از صحنه نبرد خارج مى كردند. و نكته مقابل اين نوع دوستى, دوستى افراد غير صالح و غير منفى است كه غالبا به هنگام گرفتارى نه تنها از دوست خود حمايت نمى كنند, بلكه او را لو مى دهند و يا تنها رها مى كنند!
قرآن مى فرمايد: ((ويوم يعض الظالم على يديه يقول يا ليتنى اتخذت مع الرسول سبيلا (14) يا ويلتى ليتنى لم اتخذ فلانا خليلا لقد اضلنى عن الذكر بعد اذ جإنى وكان الشيطان للانسان خ(15)ذولا))
به خاطر بياور روزى كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش من با رسول حق راه دوستى و اطاعت پيش مى گرفتم. اى واى بر من كاش فلان را دوست خود انتخاب نكرده بودم او مرا از ياد حق گمراه ساخت, بعد از آنكه آگاهى به سراغ من آمده بود و شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است. بنابر فرموده مفسران, اين كار شايد به خاطر اين باشد كه اين گونه اشخاص هنگامى كه به گذشته خويش مى نگرند خود را مقصر مى دانند و تصميم بر انتقام از خويشتن مى گيرند و لذا پشت دست خود را گاز مى گيرند.
حضرت على(ع) مى فرمايند: ((همنشينى با دوست عاقل روح را زنده مى كند)).(16)
و نيز مى فرمايند: ((با دانشمندان و حكما مجالست و همنشينى كردن عقل ها را زندگى مى بخشد و نفوس را از بيماريهاى اخلاقى شفا مى بخشد.))(17)
در منابع روايى آمده است كه انسان با هر چيزى كه مونس شده و آن را دوست داشته باشد روز قيامت با همان محشور مى شود.


نقش تربيتى
تربيت زمينه ساز شكوفايى و تقويت رفتارها و اخلاق و آداب صحيح براى زندگى بهتر است .
ساليان متمادى علماى تربيتى با تلاش خود سعى در پيدا كردن راه حلهاى مناسب براى تربيت بوده اند, اما على رغم زحمات انجام شده هنوز هم بشر نتوانسته است به يك تربيت ايدهآل دست يابد, يك فرد مسلمان براى تربيت به ابزار و لوازمى نياز دارد كه خمير مايه آن از منابع اسلامى دريافت مى شود مگر نه اين است كه ما معتقديم اصول اوليه تربيت توسط انبيإ الهى به دست بشر رسيده است بنابراين قبل از آنكه سراغ كتب و علوم جامعه شناسى, روان شناسى و تربيتى برويم بهتر است به منابع اسلامى و در رإس آنها به كتاب خدا رجوع كنيم. خداوند در كلام خود مى فرمايد: ((يا ايها الذين آمنوا لا ترفعوا اصواتكم فوق صوت النبى))(18) اى اهل ايمان (با رسول با ادب سخن بگوييد) فوق صوت پيامبر صدا بلند نكنيد كه اعمال نيكتان (در اثر بى ادبى) محو و باطل شود و شما فهم نكنيد.
در اين آيه شريفه اشاره به حفظ حرمت مربى شده كه متربى ملزم به رعايت آن مى باشد. به اين معنا كه هرگاه انسانهاى هدايت نيافته و تربيت نشده به ديده عظمت و بزرگ به مربى خود ننگرند. در سخنان تربيتى او راهكارهاى تربيتى پيدا نخواهند كرد. و از نظر عمل خداوند سبحان در آداب نماز سلسله مراتب را به اينگونه مشخص كرده است كه شخص نمازگزار ابتدا با تكبيره الاحرام وارد نماز مى شود و در ركعت دوم شهادت به رسالت پيامبر خدا مى دهد و در پايان نماز با درود به صالحان نماز را به پايان مى رساند.
نكته تربيتى اين جاست كه جمع نمازگزاران به جماعت, طبق يك تربيت اسلامى كه ريشه آن در خانواده ها بنا نهاده شده احترام به امام جماعت, افراد مسن و ساير افراد مومن را به فراخور حال و موقعيت معنوى و... رعايت مى كنند. امور تربيتى غالبا با روان سر و كار دارند تا با جسم و آنچه از تربيت در رابطه با جسم بكار گرفته مى شود اكتسابى است از اين رو حضور در جمع تربيت شده مى تواند راه سهل و آسان كسب آداب و اخلاق مقبول جامعه اسلامى را در اختيار جمع نمازگزار قرار مى دهد.
علماى تربيتى نيز به اين مطلب اذعان دارند كه اجراى مناسك دينى به منزله يادآورى و بازخوانى عقايد دينى است ((و تقيد و التزام به قواعد و قوانين اخلاقى, نوعى در قيد شدن است و انسانهاى خويشتن دار بهتر مى توانند اين قيد را بر خويشتن تحميل كنند. مناسك دين نوعى تمرين براى خويشتن دارى و تحمل قيود است و مى تواند مقاومت در برابر جاذبه هاى نفسانى را افزايش دهد و موانع زيست اخلاقى را كم كند. ))(19)
از ديگر نكات تربيتى نماز جماعت مى توان به وقت شناسى اشاره كرد. حاضر شدن منظم و مستمر بر سر نماز جماعت نوعى نظم در زندگى و ساير امور دينى آنها به وجود مى‌آورد به ويژه نظم در انجام فريضه نماز هر چند در غير نماز جماعت بكند.
خلاصه اينكه نماز جماعت مكان مقدسى است براى عروج به درجات عالى انسانى و رشته اى است براى پيوند دلها و تفكرها در جهت استحكام اتحاد و همبستگى و منبعى است براى تقسيم مهربانى ها و صفا و صميميت ها.


پى نوشت ها:
1 . طه / 14.
2 . پرستش آگاهانه, ص158.
3 . همان, ص159.
4 . توبه/ 18.
5 . نماز و زندگى, هشتمين اجلاس سراسرى نماز (مقالات) ص112.
6 . اصول كافى, ج3, ص269.
7 . همان, ص251.
8 . رعد / 22.
9 . انفال/ 4 ـ 3.
10 . نماز و زندگى, ص124.
11 . اصول كافى, ج3, ص255.
12 . همان.
13 . تفسير نمونه, ذيل آيه شفاعت.
14 . فرقان / 28 ـ 27.
15 . همان.
16 . مرواريد غلطان (سخنان ائمه((ع))) ص64.
17 . همان.
18 . حجرات / 2.
19 . تربيت اسلامى, ويژه تربيت اخلاق, ص101. 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:31 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

1

 

2

3

4

5

6

7

8

 

 

 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:28 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


"السلام علینا و علی عباد الله الصالحین
السلام علیكم و رحمه الله و بركاته
الله اكبر الله اكبر الله اكبر"
هنوز مكبر آیه صلوات و سلام رو تموم نكرده بود كه سعید خودشو به حاج آقا حسینی(امام حماعت مسجد) رسوند.
سرشو برد نزدیك گوش حاج آقا حسینی ؛حاج آقا قبول باشه یه سؤال برام پیش اومده، راستش گیر كردم.
خب بگو پسرم توی چی گیر كردی؟
حاج آقا هرچی فكرمی‌كنم معنی دو سلام آخر نمازرانمی‌فهمم! یعنی چه درود و رحمت و بركت خدا بر شما؟سلام ودرود برما و بر بندگان شایسته خدا؟
- باشه سعید آقای گل، اگه چند دقیقه ای صبر كنی این یه صفحه قرآن رو بخونند بعد راحت می‌تونیم با هم حرف بزنیم. پس به احترام قرآن ما هم گوش می‌كنیم.
سعید قرآنی رو از قفسه برداشت و صفحه و آیه مورد نظر را پیدا كرد و نشست و با قاری زیر لب همنوا شد. قرائت قرآن تموم شد. حاج آقا حسینی بلند شد و رفت جایی كه سعید بود. كنارش نشست.
- خب پسرم حالا می‌تونیم آروم و با تمركز با هم حرف بزنیم. آماده ای؟
- بله آقا بفرمایین.
- همونطور كه می‌دونی تكبیره الاحرام اجازه ورود ما به حضور در پیشگاه خداونده و سلام آخر نماز هم اجازه خروج و به امور خود و دیگران پرداختنه. چیزهایی كه درباره رمز و رازهای سلام نماز تو ذهنمه رو با هم مرور می¬كنیم.
یكی از حكمتهای سلام، احساس یگانگی و همدلی با مسلمونهاست. با"السلام علیكم" شما می‌خوای بگی در این خصوص تنها نیستم و خودم نیستم. من یكی از افراد جامع بزرگ اسلامی در سراسر عالم هستم.من همراه مردان الهی هستم. یه احساس همبستگی بهت دست می‌ده.
دیگه اینكه می‌دونی سلام یكی از نامهای مقدس خداونده و شما با این سلام، سلامتی و آرامش و امنیت رو برای مؤمنان از خداوند درخواست می‌كنی. در روایتی از اما مصادق (ع)می¬خونیم "السلام فی دبر كل صلوه الامان" یعنی كه اگه نماز با حضور قلب خونده بشه نمازگزار از بلاهای آخرت در امان خواهد بود.
در روایتی از امام علی (علیه السلام)،"السلام علیكم و رحمه الله و بركاته"به معنای جلب رحمت الهی اومده ؛ درخواست مهر و رحمت پروردگار عالم برای خود و بنده های دیگرش.
ما با اسم جلاله الله كه در برگیرنده همه نامها و ویژگی های خداونده ، وارد این حضور می¬شیم و با سلام هم كه یكی دیگه از نامهای مبارك اوست، از نماز می‌آیم بیرون.

امام صادق (علیه السلام )فرموده اند: "سلام یكی از نامهای خداست و اگر می‌خواهی سلام نماز را به خوبی به جای آوری و حق نماز را ادا كنی، پس باید خداترس باشی و دین و قلب و عقلت را سالم نگه داری و آنها را با تاریكی گناه نیالایی."
آره پسرم؛ شاید معنی سلام این باشه كه حرمت این حضور رو بعد از اینكه وقتش تموم شد و به كارهای دیگه زندگیت پرداختی هم رعایت كنی.
- حاج آقا حسینی با چهره خندان همیشگیشگفت "خب سعید آقا ، اگه خسته شدی باشه برای یه وقت دیگه ."
- نه! نه ! اگه شما وقت دارین باز هم بگین .دارم به یه چیزهایی می رسم.
- خب هر طور كه شما بخوای. نماز مثل یه درخت تنومند و باروره كه میوه شیرینش ، رفتار درست و شایسته در خلوت و جامعه است و تا آدم با شایستگان انسی نداشته باشه، نمی‌تونه به طور كامل این شیرینی رو در جان و روح خودش حس كنه. با گفتن حقیقی" السلام علینا و علی عباد الله الصالحین "مرتباً یادآوری می كنیم كه باید برای درست بودن و درست رفتار كردن با بندگان صالح خدا ، مرتب باشیم و این كار رو حتما می كنیم.
- با گفتن این سلامها، نمازگزار با دیگر نمازگزاران و بنده های خوب خدا پیمان دوستی و محبت برقرار می‌كنه. از خدا براشون سلامتی، امنیت، خیر و بركت و عاقبت به خیری طلب می كنه و با زبان دل و با زبان سر، نشون می‌ده كه خوبان عالم رو دوست داره و خیرخواهشونه و می دونه كه این دوستی و محبت قلبی و خیرخواهی چه قده فاصله ها رو نزدیك می‌كنه و برادریها و دوستیها محكمتر می شه.
- خب سعید جان، شاید چیزای دیگه ای هم باشه كه من بلد نباشم یا الان به ذهنم نیاد. خودت هم می‌تونی مطالعه كنی و بیشتر در مورد نماز بدونی.

سید محمد عبداللهی 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:27 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


همه بزرگترای خونه سر سفره صبحونه جمع شده بودن ،
سارا در حالی كه دستاش روی چشاش بود و چشاش رو می مالید اومد سرسفر نشست
ولی انگاری خیلی دلخوره!
با اخم گفت مامان : مگه نگفتی بیدارم می كنی ؟ آخه چرا بدقولی كردی!چرا
برا نماز بیدارم نكردی ؟
مریم خانوم كه فكر نمی كرد بیدار شدن برای سارا انیقده مهم باشه گفت:
آخه دختر گلم شما خواب بودی ، دلم نیومد بیدارت كنم.حالا زودی بیا صبحونه تو بخور .
اما سارا بازم حرف خودشو زد!
مامان ! من كه به شما گفته بودم بیداركنی. نخیر مرغ یه پا داشت و دس بردار نبود .
مادر بیچاره دیگه مونده بود چی بگه!
سارا با ناراحتی ازاتاق بیرون رفت.
یه میز گرد خونوادگی تمام عیار شروع شد . موضوع میزگرد رو گفتگوی مامان و
سارا تعیین كرده بود !
حالا واقعا مادر باید سارای 7 ساله رو برای نماز بیدار می كرد ؟!!
پدر بزرگ صحبتو شروع كرد و گفت :
خب ،حق با دخترمه. چون گفته بیدارش كنی بایدصداش می زدی.اگه نگفته بود
اشكالی نداشت.
آقای برهانی برای حرفش دلیل هم آورد . حضرت امام خمینی (ره) هم همین كارو
میكردن، اگه بچه ها خواب بودن صداشون نمی كرد اگه بیدار بودن مرتب از شون
می پرسید :نماز خوندین یا نه؟
مریم خانم با قیافه حق به جانب گفت :
اقا جون !آخه سارا هنوز كوچیكه ، حالاكوتا وقت نماز خوندنش، این بچه كه
تكلیفی نداره .گناه داره بچم!
تازه بدخوابم میشه .وقتی بد خواب میشه به درسش لطمه میخوره !
خانوم جون كه حرفای پدر و دختر رورصد می كرد عینكش رو جا بجا كرد و گفت :
واه! مریم جون مگه میشه؟!
بچه باید نماز بخونه، به زورم كه شده باید بیدارش كر د!!
همین خود شما ها یادتون رفته صُبا با چه زحمتی بیدارتون می كردم!
مگه میشه نمازو نخوند؟!!
مریم خانم كه خاطره خوشی از اون روزا وبیدار كردن خانوم جون نداشت
لبخندی زدو گفت :
آره خانوم جون حق با شماست!! اون روزا كه به زور بیدارمون می كردی نماز
برامون زهر می شد.
اما می ترسیدیم بهتون چیزی بگیم !
آقای برهانی همینجوركه لقمه ی آخر صبحونه رو فرو می داد گفت:
مهم اینه كه چطور بیدارش كنی مریم خانوم!
نباید كاری كنیم بچه از نماز زده بشه.
این مهم نیست كه بچه بد خواب بشه ، مهم اینه كه آروم وبا مهربونی
ونوازش بیدارش كنی.
درسته كه اینجوری بیدار كردن بچه حوصله و وقت زیادی می خواد ولی به نتیجش می ارزه.
مگه نه اینه كه بچه ها رفتارای درست رو باید از همون دوران كودكی یاد
بگیرن و بهش عادت كنن؟
عزیز من ! نگران بد خوابی سارا هم نباش، اگه این بیدار شدن صبح مشكلی
داشت وضرر و خطرساز بود كه خدا نماز صبح رو واجب نمی كرد.
اینم بدون كه گاهی وقتا اگه بیدارش نكنی ممكنه پیامدای ناگوار وبدی هم داشته باشه !
مثلا اگه این بیدار نكردن موجب بی اعتنایی بچه به نماز بشه خوب نیست.
مجیدآقا یعنی آقای پدر كه تا حالا مهر سكوت بر لب زده بودو سخن
كارشناسان رو محك می زد بالاخره سكوت رو شكست وگفت:
حق با آقا جونه نماز رو نمیشه سبك شمرد ، از طرف دیگه نمیشه كودك را از
نماز متنفر ودل زده كرد.
باید زمینه هارو فراهم كنیم .
وقتی سارا خودش میگه: بیدارم كنین این دیگه زورو اجبار رو تحمیل نیس.
اینو خودش خواسته .
این نشون میده كه دلش میخواد بیدار شه و این نشونه ی خیلی خوبه ، بهترش
اینكه به خواسته بچه احترام بزاریم بعدشم كم كم عادت می كنه و خودش بیدار
بشه.
آقای برهانی كه مرتب با تكون دادن سر حرفای پسرش را تایید میكرد، گفت :
یه نكته خیلی مهم كه خیلی از پدر و مادرا ازش غفلت می كنن ، توجه نكردن
به نظم در خواب شبانه بچه هاس.
اگه مریم جون هم شبا سارا رو زود بخوابونه دیگه بد خواب نمیشه و به
درسشم لطمه نمی خوره.
خانوم جون هم كه همچنان بر موضع خودش پافشاری می كرد ، گفت:
حالا سارای عزیزم خودش میخواد بیدار بشه اما همه بچه ها كه این طور نیستن
اونارو دیگه باید به زور بیدار كرد! بیچاره پدر و مادرشون چه حرصی
میخورند تا بچه ها نماز صبحشون را بخونند !
اقای برهانی كه نمی خواست به خانومش بی حرمتی شده باشه، سعی كرد جلوی
خندش رو بگیره با آرومی گفت: خانوم جون این چه حرفیه ؟!
با زور كه نمیشه كسی رو دین دارو نماز خون كرد . باید از راهش وارد شد .
وقتی پدر و مادر راهش رو نمیدونن و از طرفی دلشونم می خواد بچه به رفتار
دینی رو بیاره از راههای ذوقی خود ساخته استفاده می كنن!
در كتابی خوندم كه والدین باید آروم آروم سطح آگاهی و معرفت بچه ها شون
رابالا ببرن تا بچه بدونه نماز چه فایدهای براش داره.
با زبون نرمو جذاب از نماز و واجبات دینی باهاشون حرف بزنن .
امكانات نماز را براشون فراهم كنن .
فضای خوندن نماز روزیبا و دل انگیز كنن.سجاده وعطر و تسبیح براشون بخرند
پدر و مادرا تو خونه با هم نماز بخونن، یه نماز جماعت 2 نفره تا انگیزه
تقلید و همسان سازی در بچه ها تقویت بشه.
بچه هارو همراه خودشون به مسجد و نماز جماعت بببرن ، بچه ها از بودن توی
جمع خوششون میاد ، احساس می كنن بزرگ شدن .
نماز جماعت شیوه ی درستیه كه می تونه مشوق خوبی برای بچه ها باشه .
و از آن روز قرار شد سارا كوچولو همه نمازهاش را همراه خونوادش بخونه.
**پایان 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:26 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


یكی دو ماهی بود كه حال و حوصله نداشت. گاهی وقتا اصلاً حرف نمی زد، گاهی وقتا هم از كوره در می رفت و دور و بری ها رو از خودش می رنجوند. هر چی فكر می كرد چرا اینجوری شده كمتر به جواب می رسید. امروز هم دست كمی از بقیه روزا نداشت، با تنها چیزی كه اجباراً كنار اومده بود اداره ش بود و انجام كارای عادی و معمولی، قراره برای انجام كاری به یكی از شركت های همكار بره،

همین طور كه كنار خیابون ایستاده بود یه تاكسی جلوی پاش ترمز زد. آقا كجا؟!

•- مستقیم خیابون ....

بی هدف صفحات درون پرونده را زیر و رو می كرد.

صدای گوینده رادیو خیلی ضعیف به گوش می رسید.

مجری: خب اگه اجازه بدید شنونده پشت خط داریم،

•- دستاش از روی كاغذها برداشته میشه

پشت خط یه جوون دانشجو از شهرستانه...

سلام آقا ،اگه ممكنه كارشناس محترم برنامه به سؤال من پاسخ بدن

•- سرش رو جلوتر میاره تا نزدیك صندلی جلو

مدتیه نمازام رو سر وقت نمی خونم . بعضی وقتا هم بی خیال نماز میشم. یه جواریی احساس كسل بودن و بی نشاطی دارم. تو خوندن نمازم سستی می كنم! حالم خیلی بده، بعضی وقتا بی خودی با دوستا و پدرومادرم بدرفتاری می كنم و ....

•- حواسش رو متمركز می كنه، تو یه لحظه فكر می كنه شاید گمشدش را پیدا بكنه

مجری رادیو از شنونده همچین حسابی تشكر می كنه و خلاصه ی سؤال را تكرار می كنه: خب جناب آقای ... علت سستی در نماز چی می تونه باشه؟

و ازكارشناس برنامه جناب حجه الاسلام و المسلمین.... می خواد كه به سؤال پاسخ بده

كارشناس مكثی می كنه.

قبل از اینكه وارد پاسخ بشم عرض كنم رسیدن این جوان عزیز به اینكه ممكنه برخی از این بی نشاطی ها ،بدحالی ها ،پرخاش ها به عدم توجه ایشان به نماز بر می گرده ،نشونه بسیار خوبیه كه میتونه ایشون رو از آسیب ها ی جدی پیش رو حفظ بكنه.

•- یه چیزایی رو تو ذهنش مرور می كنه

•- اِ ! منم كه ....

مجری وسط حرف كارشناس میاد

خب و اما چرا بعضی ها مون در خوندنه نماز و توجه به نماز سستی و تنبلی می كنیم ؟

سه عامل مهم ممكنه بر این عدم توجه تأثیر بگذاره

عامل اول اینكه انسان نماز را بی فایده بدونه و یه وظیفه خشك و بی روح ، طبیعیه كه رغبتی به خوندن نماز نداشته باشه و در انجام آن سهل انگاری بكنه !

پیشنهاد ما در این خصوص اینه كه شناخت خودمون رو از نماز افزایش بدیم .

آیات و روایاتی كه در این زمینه وجود داره رو مطالعه و بررسی كنیم

كتابهایی كه درباره كاربردها و كاركردهای نماز و آثار و بركات فردی و اجتماعی آن نوشته شده رابخونیم. به سیره و روش ائمه نگاه كنیم...

•- سری تكون داد و زیر لب با خودش حرف می زد

•- من كه كتاب درباره نماز خوندم پس چرا؟

•- آقای راننده ، ممكنه صدای رادیو رو یه كمی بلندترش بكنین؟!

كارشناس رفت سر عامل دوم ..ممكنه بعضیامون دچار انگاره و خیال بی نیازی به نماز و نیایش و عبادت شده باشیم، در واقع یه نوع غفلت از نیازهای عالی انسانی و غفلت از این كه مؤثر اصلی و كامل در رفع نیاز های بشری آفریدگار هستیه.

این جور آدما فكر می كنن كه با علل و اسباب و انگیزه های مادی و طبیعی می تونن همه نیازهاشون رو پاسخ بدن و یا همه مشكلات مادی و معنوی رو از سر را هشون بردارن.

در حقیقت این گروه درگیر یه نوع خودفراموشی ان و برای بیرون اومدن از این غفلت و خودفراموشی خودساخته، به یه سری نكات باید اهمیت بدیم

حتی المقدور روزی چند آیه از قرآن رو هر چند كم با تدبر و اندیشه بخونیم.

مقالات و كتابایی كه در زمینه انسان شناسی نوشته شده رو مطالعه كنیم .

از رفت و آمد و معاشرت با دوستا و افرادی كه در رشد و پرورش روحمون تأثیر منفی و مخرب دارند دوری كنیم

•- حسابی چرتش پریده بود، اصلاًنمی دونست برای چی تو تاكسی نشسته و داره كجا می ره ؟

•- خودش رو مقابل كارشناس برنامه می دید و باشنیدن حرفهاش به علامت تأیید سرش رو به بالا و پایین تكون می داد.

و اما عامل سوم كه خیلی خطرناكه و از اون باید به خدا ببریم اینه كه سهل انگاری در انجام نماز و یا بدنمازی هامون نتیجه گناها ییه كه به خاطرشون توفیق انجام عبادت و لذت بردن از نماز ازمون گرفته میشه.!

خیلی از گناهای ریز و درشت مثل داشتن معاشرت و روابط غیر ضروری با نامحرم، قسم های بی حساب و كتاب در انجام معاملات و روابط خانوادگی، ظلم و ستم های كلامی و ارتباطی به خلق الله، لقمه های شبهه دار و .... می تونه لذت عبادت را ازمون بگیره و ما رو درگیر خودمون بكنه وحسابی زمین گیرمون كنه.!

برای رهایی از زنجیر اسارت شیطان و هوای نفس و آزادی از بند و زندان گناه ، باید با یه برنامه حساب شده والبته آهسته پیش رفت.

•- راست می گه ها!

•- خدایا مگه خودت كمكم كنی،

مجری تشكر می كنه و از كارشناس می خواد اگه نكته ای ناگفته مونده ایشون یادآوری كنن. تا سری به اتاق فرمان بزنند

و اما جمله ای رو كه در پایان می خوام یادآور بشم اینه كه: برخی از بزرگان خوندن مكرر سوره واقعه و توجه به مفاهیم اون رو توصیه می كنن كه در وصف بهشت و دوزخه وبسیار بر روح وجان اثر میذاره!

•- آهنگ و موسیقی پایان برنامه او را به مقصد و مقصود بر می گردونه.

•- آقای راننده ، همین كنارا یه جایی بی زحمت نگه دارین

ندای دلنشین مؤذن زاده همه جارو پركرده ....سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر... الله اكبر

•- نمی دونه چرا ولی انگاری یه احساس خوبی داره!

•- آروم آروم به سمت گلدسته ها پیش می ره .....
 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:24 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


 

از اون روز ده سالی می گذشت ، هنوز هر وقت به اون جا می رسید قدما شو بلندتر بر می داشت و سرشو پایین می انداخت و زودی رد می شد .
بعد ا ز اون هیچكس جلال رو تو مسجد ندید. با اینكه باباشو خیلی دوست داشت جلال یه بچه مسجدی باشهاما هروقت اسم مسجد رو می آورد بهونه های عجیب و غریب جور می كرد وهرطوربود از رفتن به مسجد طفره می رفت .
بارها مادر خواسته بود كه آقای جمشیدی یه كاری بكنه وساده از كنار مسجد نرفتن جلال نگذره.
و پدرهم می گفت:خانوم چقدر اصرار می كنی؟! جلال هنوز بچس، خب حتما خسته می شه. ماشاالله آقای كمالی هم كه نمازشو حسابی طول میده، بین دو تا نمازهم كه افاضه می فرمایند.
خانم جان ما دیگه عادت كردیم، اما جلال چی، مگه ما به هر چی عادت كردیم اونم باید عادت بكنه ؟!
سعیده خانم كه فك می كرد از حرفایشوهرش تونسته یه جواب قانع كننده پیدا كنه می گفت :
آقا همین دیگه من و شما چه جوری عادت كردیم اینجوری مرتب بریم نماز جماعت ؟
همین خود شما،غیر اینه كه حاج آقای خدا بیامرز از كوچكی دستتون رو می گرفتو همراه خودش می برد مسجد و هیئت ؟.
آقای جمشیدی هم می گفت : خانم حرفت صحیح ولی آن" سبو شكسته و آن پیمانه ریخت".
تواین همه سال همیشه همینطور بود حرفهای زن و شوهر به جایی نمی رسید و همچنان بی خیال مسجد رفتن جلال بودنو وجلال همچنان روز به روز دورتر و دورتر از باورای پدر ومادر!
انگاری وقتی به كوچه مسجد می رسید عصبای پاهاش یهو قطع می شد،
سلولای مغزش به یه جای دیگه می كشوندش!
امروز قراره آقای جمشیدی دنبال كارای پسر بیمارش باشه.
- جلال جان میشه لطف كنی این برگ چك رو برسونی به حاج آقا رسولی .
- عجب ! حاج آقا رسولی !
- بابا من امروز صبح زود باید خودم رو برسونم دانشگاه باید كنفرانس بدم زودتر باید برم خودمو آماده كنم.
بهونه ای خوبی بود آخه نمی خواست چشمش به مسجدی بیفته كه خاطره بدی ازش داره ،مغازه آقا رسولی هم كه دیوار به دیوار همون مسجده.
- خوب بابا این كه كاری نداره یك توكه پا میری چكو میدیو بعدش خودتو به كلاست می رسونی می دونی كه حال رضا اصلا خوب نیست باید برم دنبال داروهاش .
چاره ای نبود به خاطر داداش رضا هم كه شده باید قبول می كرد .
به درب مسجد رسیده بود، چشمش به آگهی ترحیم ، رنگ رو رفته ای افتاد، عكس آگهی براش خیلی آشنا بود انگاری همون آدم ده سال پیش بود كه جلال دیده بودش رفت جلوتر . اِ خدا رحمتت كنه مشحسین !
بازم خوب نگاش كرد .
- خدا بیامرزدت!
یادته چه جوری از خونه خدا كه تو فقط خادمش بودی پرتم كردی واسه یك آدامس! اونم چون می خواستم نماز بخونم از دهنم در آوردمو كنار مهرم گذاشتمش كه بعدبندازمش بیرون .
یادته مش حسین هر بار یه جور بهمون گیر می دادی و بیرونمون می كردی؟!
شاید حق با تو بود ولی خوب چكاركنم ، ما بچه بودیم و تو دنیای خودمون !
می دونی این ورا آفتابی نمی شدم كه فقط تورو نبینم،؟!
از تو بدم میومد ، به خاطر تو چقدر خودمو اذیت كردم و پدرومادربیچارمو بیشتر!
می دونی به خاطر رفتار بدت خیلی از برو بچه های محل با خدا هم قهر كردن ، حتی دیگه نمازم نمی خونن!
می دونی وقتی با هم جمع می شدیم و سر حرف باز می شد میگفتن ول كن بابا اگرخادم مسجد و نماز این پیر مرده، نماز و خدا هم باشه واسه خودش!
می بینی آقای مش حسین چیكار كردی با دل بچه هایی كه هر كدومشون می تونستن یه خادم واقعی نماز باشن !
یادته خودت یك پا مجتهد شده بودی، اون آقای دیگه هم كه از تو مجتهدتر! بنده خدا حاج آقا كمالی هم كه حریفتون نمی شد .
هر چه بنده خدا حاج آقا كمالی (امام جماعت ) بهتون می گفت ، حرف خودتون رو می زدید و راه خودتون رو می رفتین .
بد جوری بغضش تركیده بود دیگه حرفی نمونده بود كه به مش حسین بیچاره كه حالا اسیر خاك نزنه .
ای بابا این حرفها چه فایده داره، تو كه مردی و دستت از زمین و زمان كوتاه!
یادمه حاج آقا كمالی میگفت برای مرده طلبآمرزش كنین . حالا هم بهتره به جای این حرفها به خونه دلم برگردم ،همون جایی كه ازش بیرونم كردی بشینم و برات دعا كنم .
با عكس مش حسین خداحافظی كرد ، و رفت سراغ مغازه حاج آقا رسولی كه كار بابا رو انجام بده
حاج رسولیم خیلی وقت بود كه جلال رو اینورا ندیده بود ، چند باری تو مهمونی ها دیده بودش و می دونست كه پسر آقای جمشیدیه.
همینطور كه از كوچه مسجد به سمت خیابون می رفت حرفاشو مرور می كرد
- خدایا تو میدونی كه از بچگی تا حالا كه 20 سالمه هیچ وقت ازت دور نشدم اصلاغلط بكنم ازت دور شم ، ازت دور بشم كه چیزی برام نمیمونه ، از خونتم دور نمیشم ،
اگر نمی اومدم چون دیدم اونجا خانه تو نبود اونجا شده بود خونه ی ...
یادمه مادرم همیشه به مناسبتایی این ضرب المثل رو می گفت
"به خاطریه بی نماز در مسجد رو نمی بندن"
آره آقا جلال مادر درست میگه . توكه حالا ادعات میشه اهل فكر و منطقی چرا؟
چرا به خاطر یه مسلمون بد و ناآگاه بهمسجد كه یكی از نشونه های دینه پشت كردی ! هان!
.... اوه چه خبره!
حالا شد به این میگن مسجد!
چقده جوون!
سینی شربت به ترتیب و با احترام به بزرگ و كوچیك تعارف می شد
چه حس قریبی !
امشب دعای كمیل خیلی حال داد
خدایا ! دیگه كسی نمی تونه جلال رو.....
اگه تو دستشو بگیری!



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:22 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


قد قامت الصلوه ، الله اكبر


 

صف های نماز منظم و بهم فشرده بود سوزن انداز نبود، البته حاج آقا ستوده همیشه یه ده دقیقه ای قبل از اذون می اومد مسجد و سر سجادش می نشست.
واقعاً چه ده دقیقه سودمندی بود، نمازگزارای مسجد میگن قلم و بیان حاجی ستوده تو همین زمان كوتاه گره های زیادی رو باز كرده. امروز آقای آذری، منظورم همین فروشنده سخت افزار كامپیوتر سر كوچه مونه. سر اذون كارپرداز
سمج یه شركت بازرگانی مشتریش بود و همچنین جوندار و با چك روز خریدار بیست تا سیستم كامل با همه تجهیزات. خیلی راحت نمی شد از كنار این معامله گذشت، اونم تو این اوضاع بلبشوی بازار
- ای بابا حالا چه میشد یه ساعت زودتر می اومدی!؟
از صبح پشت میز نشسته و جدول حل كرده و روزنومه خونده حالا یاد خرید افتاده.
بدجوری با خودش غرغر می كرد و می گفت!
هر چی بود سرش تو حسابای دیگه ای هم بود، مگه میشه از ثواب درك یه ركعت نماز جماعت گذشت؟!
چی شد؟ آذری هم نفهمید، ولی مثل این كه فرشته ای پشت كله كارپردازه زده باشد معامله زودتر از اونی كه فكرشو می كرد جوش خورد و فاكتور نوشته شده و قرار شد دو روز بعد بیاد و كامپیوترا رو ببره. دیگر نفهمید چطوری در مغازه رو قفل كرد. شكسته بسته وضو گرفت. نماز اول تموم شده بود، مكبر خوش صدا و با حال مسجد داشت تعقیبات می خوند.
- خدایا! یعنی تو مسجد به این بزرگی یه قد جا برای ما پیدا نمیشه؟!
صفا را یكی یكی رفت جلو نه، خواهش و التماس و چرب زبونی هم نتوانست براش جایی پیدا كنه. اگه بیشتر جلو می رفت باید یكی خودش می شد امام!
ایلیا شاگرد سوپری همسایه آقای آذری كه جوون باحال و با معرفتی بود یه چیزی درگوشی به دو تا مرد دو طرفش گفت و صدا زد.
آقای آذری اینجا جاهست بفرما.
حاج آقا ستوده میگن توی نماز جماعت بهتره صفا منظم پیوسته و شونه ها به هم متصل باشه. به قول معروف «جوینده یابنده است »
- از این بهتر نمی شه، خدایا شكرت، سر بزنگاه نذاشتی آبروی ما بره و از خونت بیرونم نكردی. نماز آقای ستوده طبق معمول طولی نكشید.
ولی نمی دونم چرا نماز عصر رو تندتر می خونه!
السلام علیكم و رحمه الله و بركاته، ان ا... و ملائكه یصلون علی النبی ...
خیلی ها مثل پرنده از قفس آزاد شده در حال بیرون رفتن صلوات می فرستادن! آقای آذری هنوز یك نماز دیگه داشت. ماه رمضون برنامه حاج آقا ستوده با بقیه سال تفاوت داشت.
نماز عصر كه تموم می شد ربع ساعت منبر می رفت، اما منبرشم با منبرای دیگه متفاوت بود.
اول اگه مستمعین سوالی داشتن می پرسیدن و خیلی وقتا می شد كه وقت به پاسخ به سوال می گذشت و دعا می كرد و پایین می اومد.
- السلام علیكم و رحمه ا... و بركاته، ا... اكبر، ا... اكبر، ا... اكبرمی خواست بدونه نماز عصرش تمام شد. نیم خیز شد كه بره بیرون.
- خب دوستان عزیز در خدمتیم اگر پرسشی هست بفرمائید؟ آقای آذری در انتظار بود .مردم چه می پرسند؟ كسی چیزی نپرسید.
- خب همه می دونیم كه نماز ارتباط انسان با مبدأ هستی و نیاز عمیق موجودی فقیر با خداوند بی نیازه.
انسان در اوج بحران ها، سختی ها، وسوسه ها با پناه بردن به نماز و در پرتو ا... اكبر، ایاك نعبد و ایاك نستعین خودش رو از همه چیز و همه كس رها می كنه و با قلبی سرشار از لطف و رحمت الهی همه حوادث ریز و درشت زندگی رو پشت سر می گذاره.
- خودش رو جابجا كرد،
انگاری یكی می گفت پاشو. یكی هم می گفت چه میشه ده دقیقه دندون رو جیگر بذاری و بشینی. اینقده آدم ناسپاس! همین نیم ساعت پیش تو یه معامله كاسب شدی، گوشا رو تیز كرد آقا می گفت:
- بله دوستان من اینجاست كه آدم احساس می كنه یه ربات نیس، كوكش كنند و كر و كور خم و راست بشه، احساس نمازگزار حس ماهی توی آبه!
احساس یه دوست كه همش منتظره تا فرصت دیدار فراهم بشه و هرگز نمی خواد این زمان سپری بشه.
- ما رو باش، باز جای شكرش باقیه كه حداقل نماز ظهر و عصر و به جماعت می خونیم وگرنه
... به خودش نهیب می زنه گوش كن ببین این بنده خدا برای تو داره حرف می زنه.
- در آموزه های اسلامی به نیایش كردن پس از نماز واجب توصیه مون كردن. حتی هشدار داده شده كه مبادا دعا كردن بعد از نماز واجب رو ترك كنیم. ارزش این دعا و تعقیبات مقایسه میشه با ارزشی كه نماز واجب بر نافله داره.
- خداییش خیلی بزرگه، سلام نماز و نگفته در مغازه ایم، خدایا شكرت!
- در تفسیر آیه 7 و 8 سوره انشراح از امام معصوم نقل شده كه:
«هر گاه از نماز واجب فارغ شدی، پس قیام كنی به دعا به سوی پروردگارت و رغبت كنی به
سوی پروردگارت به سوال و درخواست .»
حالا شما فكر می كنین وقتی نمازگزاری كه كار ضروری هم نداره، سریع جای نمازش رو ترك می كنه و از مسجد می زنه بیرون چقدر اشتیاق داره به اینكه با خدای مهربون عاشقانه راز و نیاز كنه.
- آقای آذری لااقل امروز به ثواب رسیدی.
لااله الا ا... بر شیطون وسواس خنّاس لعنت.
سید محمد عبداللهی 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 20:19 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


...سراسیمه درو باز كرد و لباس بیرونشو در آورد و یه نگاهی به آینه انداخت و یه سلام بلند به خودش كرد و رفت سمت دستشویی ویه وضوی سریع گرفت
- حسین مگه تو مدرسه تون نماز جماعت ندارین؟!
آقای سماورچی اگه همه چی یادش میرفت از نماز بچه هاش غافل نمی شد فقط دنبال بهونه بود كه یه جوری بچه ها رو محك بزنه و ببینه حال و فضای ذهنی شون چیه؟
- چرا آقا جون اتفاقاً تو مدرسه نماز جماعتی داریم كه نگو و نپرس ولی نمی دونم چرا من با نماز جماعت مدرسه مون حال نمی كنم!
- حال نمی كنم یعنی چه پسر؟
- خب می دونی آقا جون نمی دونم چرا معلمامون نمیان نماز؟! مدیرمون چند خط در میون می یاد!
مگه نماز جماعت مدرسه نیست! تازه امام جماعتمون هم یه جوری حمد و سوره رو می خونه كه همش فكر و ذهنم مشغول طرز خوندن ایشونه!
- یعنی غلط می خونه!
- نه فكر نكنم اما یه جوریه آقا جون شما نماز امام رو از تلویزیون دیدین من می خوام كسی كه امام جماعت می شه همونجوری صحیح و بی پیرایه و سریع نماز رو بخونه.حالا می شه اینقده سؤال پیچم نكنید؟! من برم نمازمو بخونم می ترسم نهار بخورم و بخوابم، دیگه نمازم یادم بره!
- آقای سماورچی چیزای جدیدی دستگیرش شده بود. شدیداً تو فكره و چهرش نشون می ده كه بدجوری دلش غصه داره.
خدایا! آخه چرا یه جوونی كه اینجوری عاشق نمازه باید فراری از برنامه های دینی مدرسه باشه! همینجوری كه با خودش واگویه داره زیر چشمی یه نگاهیم به نماز حسین داره.
- وای! این پسر چرا اینجوری ركوع و سجودش را انجام داد.آره حالا فهمیدم ‍! اون بنده خدا تو مدرسه یه خورده نمازش رو طولانی میكنه.این آقا هم حوصله نداره و در میره و میاد خونه نمازشو می خونه، نه! پیش داوری خوب نیست خب شاید واقعاً نمی دونه كه اینجوری پاشو گذاشته روی گاز و می تازونه!
- بابا الان كه وقت فكر كردن نیست.وقت قدردانی از زحمات مامانه كه شام دیشبو بیاریم و بزنیم تو رگ.
خب اینم نهار جناب آقای سماورچی، دست مامانم درد نكنه.
پدر و پسر كه قراره تا اومدن خانم خونه از زیارت خونه خدا بیشتر با هم خلوت داشته باشند وقت زیادی برای حرف زدن هم دارند.
- آقا جون هنوز كه تو فكری غذاتونو بخورین از دهن میفته!
- داشتم به نمازی كه خوندی فكر می كردم!
- مگه نمازم چِِِِِش بود؟
- چیزیش نبود فقط اگه یه خورده با حوصله نماز بخونی بهتره. مگه كسی دنبالت كرده بود خب حالا كه به جماعت نخوندی اگه خیلی گرسنت بود نهارتو می خوردی بعد نمازتو می خوندی.
- بابا شما می دونی كه سال پیش تو نماز مدرسه شركت می كردم .تازه نماز مم درسته شما بگین كجاش اشكال داشت؟!
- حسین اقا !پسر من همه چیز به خوندن نیست مهم اینه كه دونسته ها رو عمل كنیم.شما با این قرائت زیبا و دلنشینی كه داری چرا تند تند می خونی با من كه باباتم اینجوری تند حرف نمی زنی.
سر كلمات كه صدات قطع می شه و وقف می كنی نفس هم تازه كن بعد برو سر كلمه دیگر تو كه اینا رو بهتر از من می دونی.!
جان من ذكر ركوع و سجود را در حال آرامش بدن باید گفت.فك كنم یه بار دیگه درباره ركوع و سجده با هم حرف زدیم یادته كه؟!
ركوع نشونه تواضع و فروتنی بنده در برابر خداست. نشونه تعظیم و بزرگداشت بنده خاكیه كه با همه وجودش می گه : "سبحان ربی العظیم و بحمده" با این جمله زیبا خداوند را از هر چه نقص و عیب و هر چه كه شایسته مقام ربوبی او نیست پاك و منزه
می داریم.
ركوع نشونه سرسپاری فرمانبرداری شكستن ،دوری از خود بزرگ بینی و تكبر یه عاشق و یه بنده در مقابل محبوب بی همتاست.
با انجام ركوع نماز گزار با زبان سر و دل فریاد می زنه خدای من! من هر كس كه هستم، در هر مقامی كه هستم ،با هر عنوانی
كه دارم فقط در برابر تو سر فرود می آرم و اینجوری علف هرزه های بزرگ پنداری و خود خواهی رو از بوستان خوش بو ورنگ وجودش هرس می كنه.
با ركوع خودش رو از دام های فریبنده ی غرور و خیالات و اوهام رها می كنه.
- بابا اینا رو نگفته بودین. من یادمه كه می گفتین ركوع در نماز یه نوع امتحان بنده س كه به وسیله ركوع خدا انسان رو در عمل به دستورات و خواسته های خودش آزمایش می كنه چون ركوع به خصوص برای اونایی كه عنوانی ،مالی، مقامی تو دنیا دارن خیلی آسون نیست.گرچه فكر می كنم اون بیچاره ها ركوعوتظیمشون در برابر همون چیزای زود گذریه كه بهش دل بستن!
- آره! اگه بخوام بیشتر از این از ركوع نماز حرف بزنیم می ترسم حسین آقا دیگه هیچ وقت حاضر نشه كنار پدرش بنشینه و اختلاط كنه.
- اِ اینجوریاس ! حاج آقای سماورچی شماكه بار اولتون نیست بهتر نبود به جای حجره داری می رفتین آخوند می شدین؟!
- پسر جان این چه حرفیه! یاد گرفتن دستورات دینی و عمل كردن به اونا برای همه ی مسلموناس!
- بله ! حق با شماست.بابا از دبیر دینی مون شنیدم كه می گفت: ركوع و خم شدن در نماز مخصوص دین اسلام و این یه وجه تمایز مسلمونااز دیگرانه.
می گفت كه دانشمندا میگن در ركوع یه نوع فعالیت و تحرك بدنی هم وجود داره كه فرد نمازگزارو از خمودگی و سستی هم دور میكنه.
- به به حسین آقا! پسر! با این همه چیزایی كه می دونی چرا تو نمازت بهشون توجه نمی كنی؟
- بابا! شمام كه دم به دقیقه می زنی تو برجك ما ! چشم آقای سماورچی به خاطر شمام كه شده دیگه تكرار نمی شه!
- نه دیگه، نشد. یعنی چی به خاطر من! اشكال اصلی ما آدما اینه كه انجام امور دینی مون رو قاطی تعارفات و تشریفات و ترس و رودربایسی و اینجور چیزا می كنیم.نماز میخوادنا خالصی ها مون را ذوب بكنه و بگه همه چیِ زندگیم برای خداس.
تو یه كتاب حدیثی می خوندم كه امام علی علیه السلام ركوع رو نشونه استواری در دین می دونن.
ایشون می فرمایند: (معنای كشیدن گردن در ركوع این است كه در ایمان به خدا استوارم اگرچه گردنم زده شود و معنای سر برداشتن از ركوع و گفتن (سمع الله ) این است كه حمد و ثنای ما را می شنود آن خدایی كه ما را از نیستی و عدم به وجود آورده است.)
آره حسین من خلاصه، نماز استواری و پایداری و اخلاص در باورمون به اون خدایی كه آفریدگار هستیه . خب حالا دیگه نوبت منه كه غذام بخورم .تو سفره چیدی ومنم سفره برمی چینم.
- آقا جون خدا حسابی خوابو ازسرمون پروندی.حالا حالاها كار داریم تا یه مسلمون درس درمون بشیم
و چنین شد كه حسین پس از گرفتن لیسانس روانشناسی به عشق تعمق در دین پایش به حوزه علمیه باز شد تا به قول خودش از سرچشمه سیراب گردد.
سید محمدعبدالهی 



درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نماز و آدرس almobin.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 151
بازدید کل : 5085
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1